حسین میردامادی از حرکت ترکش باقی مانده از چنگ ایران و عراق در بدن سراج الدین میردامادی و نیاز این روزنامه نگار و فعال سیاسی به جراحی خبر داده و می گوید که تاکنون اقدامی در این راستا صورت نگرفته و تقاضا و پی گیری خانواده او برای مرخصی و انجام جراحی نتیجه ای نداشته است.
او می گوید که در پاسخ به پی گیری ها به آنها گفته شده که صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه بخشنامه داده که به زندانیان سیاسی، مرخصی داده نشود.
سید سراج الدین میردامادی، روزنامه نگار، فعال سیاسی اصلاح طلب، عضو سابق شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و معاون ستاد انتخاباتی وزارت کشور در دولت سید محمد خاتمی است. او که پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ از فرانسه به ایران بازگشته بود، پس از بازجویی های مکرر روز شنبه، ۱۸ اردیبهشت سال گذشته بازداشت و به تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی متهم شد.
آقای میردامادی به ۳ سال حبس تعزیری و ۲ سال ممنوع الخروجی محکوم شده و در حال حاضر در حال سپری کردم محکومیت خود در زندان است. این فعال سیاسی که جانباز جنگ ایران و عراق است به گفته خانواده اش وضعیت جسمانی خوبی ندارد.
حسین میردامادی، پدر سراج میردامادی و دایی آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی در مصاحبه با روز درباره وضعیت فرزندش توضیح می دهد: سراج یک ترکش درشت در گردنش دارد که خیلی جای حساسی است، نزدیک نخاع است، ترکشی که از زمان جنگ باقی مانده و قبلا پایین تر بود ولی حرکت کرده و آمده بالا و خیلی وضعیت خطرناکی است اما متاسفانه هیچ توجهی نمی شود. فقط هم سراج نیست از مصطفی تاج زاده تا محسن میردامادی و سایر زندانیان سیاسی همه در چنین وضعیتی هستند هر کدام مشکلاتی دارند که هیچ توجهی نمی شود و آقایان به جای اجرای قانون و آئین نامه زندان هاُ لج و لجبازی می کنند.
او می افزاید: ما تقاضای مرخصی کردیم که ببریم بیمارستان و جراحی کنیم که موافقت نکردند گفتند لاریجانی بخشنامه داده که به زندانیان سیاسی مرخصی ندهیم. در حالیکه سراج می گوید اخیرا برای ایام عید هرچی مجرم اقتصادی و کلاهبردار و آدم خلاف بوده بدون اینکه خودشان درخواست کرده باشند مرخصی داده اند اما برای بچه های سیاسی نه. این وضعیت مملکت ماست کاری از دست ما بر نمی آید، دردمان را فقط به خدا می توانیم بگوییم وکسی نیست اینجا که حرف ما را بشنود و کمکی کند.
آقای میردامادی به اعزام فرزندش از زندان به بیمارستان اشاره می کند و توضیح می دهد: خودشان تاکنون ۲ بار سراج را بدون هماهنگی برده اند بیمارستان، یک بار شهدای تجریش و یک بار هم بیمارستان امام که هر ۲ بار هم بدون اینکه کاری صورت بگیرد و حتی معاینه ای بشود به زندان برگردانده اند. حالا هم می گویند هفدهم باز می برند و ما امیدوار هستیم این بار واقعا مثل دفعات پیش رفتار نکنند. هماهنگی کنند و بگذارند درمان صورت بگیرد او نیاز به جراحی دارد.
پدر سراح الدین میردامادی می گوید: با دستنبد و سرباز می فرستند بیمارستان از این اتاق به آن اتاق و جلوی مردم اینقدر سراج ناراحت می شود از این وضعیت، خب چرا اینکار را می کنند؟ از آن طرف جایی که ۱۸۰ نفر ظرفیت دارد ۴۴۰ نفر را ریخته اند در شرایط غیرانسانی واقعا، اینها ظلم است. الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم، این ممکلت با ظلم نمی ماند و اینها دشمن انقلاب هستند با این کارها به انقلاب دارند صدمه می زنند وقتی بچه جوانی را، محسن رحمانی را به جرم بلند کردن عکس میرحسین موسوی به ۷ سال زندان محکوم می کنند و می برند زندان، به چه کسی دارند خدمت می کنند؟ این کجای عدالت اسلامی است؟ یکی دو تا که نیستند ساجده عرب سرخی را ببینید، بقیه بچه های سیاسی را ببینید اینها چه جرمی داشتند؟ جز دلسوزی برای کشور و انتقاد؟ عجیب است در چنین وضعیتی روحانی هم هیچ کاری نمی کند. در حالی سکوت کرده که خودش این بچه ها را دعوت کرد که به کشور برگردند.
او با اشاره به انتقادات و مصاحبه های سراج الدین میردامادی می گوید: باید به خاطر شجاعتی که داشته و مصاحبه های منطقی و معقول و انتقادهای سازنده ای که کرده او را تشویق کنند نه اینکه بیندازند زندان. آن هم جایی که اصلا جایی برای خوابیدن نیست و توی راهرو می خوابد توی سرما و وضعیت آنجا. این بچه ها مریض اند سراج جانباز است برای این کشور جان اش را کف دست اش گرفته و رفته جبهه و ترکش هم از همین است در بدن اش که مانده. با او چنین رفتاری می کنند. چرا؟ شما مصاحبه ها و انتقادهای سراج را بیینید یکبار درباره محمدرضا رحیمی بوده که الان خودشان زندانی اش کرده اند بعد درباره محمود احمدی نژاد بوده که الان خودشان بدتر از سراج و دیگران او را نقد می کنند. سراج هر چی گفته به واقعیت پیوسته و حالا کجاست؟ توی زندان. ما به چه کسی این دردها را بگوییم؟
حسین میردامادی می افزاید: حتی رسانه ای اینجا نیست که صدای ما را بشنود درد ما را بشنود و بنویسد بعد به سراج می گویند چرا پدرت با رسانه های خارج از کشور مصاحبه کرده. چه بکنیم؟ باز خدا پدر شما را بیامرزد که تماس می گیرید و جویای حال ما و وضعیت سراج هستید. آیه ۱۹۸ سوره نسا می گوید خداوند افشاگری و بدگویی را دوست ندارد مگر اینکه ظلم باشد. این متن قرآن است. به ما ظلم شده و به قران عمل می کنیم بعد می گویند چرا مصاحبه کردید. یک جانباز را گرفته اند، زندانی کرده اند، زن و بچه اش را آواره کرده اند و چه ظلمی بالاتر از این؟ من واقعا تعجب می کنم از مراجع تقلید که چرا سکوت کرده اند؟ چرا نمی گویند خلاف شرع است؟ چرا نمی گویند این بچه ها به انقلاب خدمت کرده اند و آقایان به اسم اسلام و انقلاب تیشه به ریشه اسلام و انقلاب می زنند؟ اینها دوست نادان هم نیستند بلکه خود دشمن هستند دشمن انقلاب هستند و با اینکارها مردم را نسبت به انقلاب بدبین می کنند، بیایید یک رفراندوم بگذارید ببینید چند درصد مردم از عملکرد شما راضی هستند و چند درصد ناراحت؟ با دیکتاتوری و خفقان که نمی شود کشور اداره کرد.
پدر سراج الدین میردامادی سپس با اشاره به مخالفت با مرخصی و جراحی این روزنامه نگار و فعال سیاسی می گوید: وثیقه گذاشته ایم گفتیم مرخصی بدهید بیاید جراحی کند و برگردد زندان، قبول نکردند آخر این چه وضعی است که رئیس قوه قضائیه اش بخشنامه میدهد نقض قانون می کند و می گوید مرخصی ندهید. چرا باید اینطور برخورد کنند؟ ما حتی تقاضا کردیم زندان اش را عوض کنند اصلا توجهی نکردند با دزد کشتی در سومالی و قاچاقچی و مفسد اقتصادی انداخته اند یک جا و جز سراج و ۲ - ۳ نفر دیگر بقیه همین هستند. بی گناه ترین شان همین سراج و بچه های سیاسی هستند که از هر حقوقی هم محروم هستند درحالیکه جز خدمت هیچ کار دیگری نکرده اند حالا نه جای خواب به او داده اند حتی در همان زندان و نه مرخصی می دهند و نه درمانی در وضعیت خطرناکش است. این کجای اسلام است؟
او با ابراز نگرانی از وضعیت سراج میردامادی می گوید: ما واقعا نگران ترکشی که در گردن سراج است هستیم. پاهای او در فرانسه عمل شد و فرانسوی ها که ادعای اسلام و .. ندارند و مسلمان نیستند تا فهمیدند مجروج جنگی است چقدر خوب کمک کردند اینجا اما در این مملکت اسلامی با جانباز جنگ چنان بدرفتاری می کنند که انگار دشمن است. واقعا اینها کی هستند؟ اینها را چه کسی روی کار آورده؟ این چه دستگاه قضایی است که ما داریم؟ آخر اسلام به ظلم سازگار است؟ چند قاضی مثل صلواتی گذاشته اند آنجا و چند عنوان تراشیده اند برای روزنامه نگاران، مثل نشراکاذیب و تبانی و اقدام علیه امنیت و نظام و .. و با این عناوین هر کاری دلشان می خواهد می کنند بدون اینکه شعورشان برسد این عنوان ها تطابقی ندارد. این اسلام است؟ کجا می خواهند برسند و بروند؟ این وضعیت تا کجا می تواند ادامه یابد آخر..
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر