۱۳۹۳ خرداد ۱۳, سه‌شنبه

ای خونخوار

25 سال پیش در چنین شبی
حیاتی مجری گریه الود تلویزیون با صدای گرفته خود در اخبار ساعت نه شب گفت ، وضعیت جسمی عمام خمینی نیازمند دعای مردمی است و درست در ساعت 12 نیمه خبرگزاری عراق خبر مرگ ملعون تاریخی ایران را اعلام کرد. اما در ایران این خبر در ساعت هفت صبح منتشر شد،
عده ای هراسان و وحشت زده و مردم دیکتاتور پرست مانند گله گوسفندی بودند که چوپان خود را از دست داده بودند ، بغض آلود بین دو حالت خوشحالی و ناراحتی مانده بودند . آنان از یک سو از اینکه خوناشامی را دیگر نخواهند دید خوشحال بودند و از بیم آینده نیز نگران.
یعنی عموم مردم تصمیمی برای شادمانی از مرگ دژخیم و یا نگرانی از آینده نداشتند. تا آنکه یک جریان مهندسی افکار بر جامعه سوار شد . ملعون بوگندو را در تابوت شیشه ای قرار دادند که تنها تابوت موتوردار مجهز به سیستم منجمد کننده در جهان بود قرار دادند و به مدت سه روز در بیابان های مصلی امروزی نگاه داشتند. همزمان بسیج عمومی کلیه وسایل نقلیه موجود در کشور شروع به کار کرد و تمام روستائیان و شهرستانی های سراسر کشور را به تهران گرد آآورند بطوریکه جمعیتی بسیار زیاد گرد آمد . از طرفه مثلث توطئه شامل خامنه ای رفسنجانی و احمد خمینی تصمیم نهایی را گرفتند و علی خامنه ای اخوند معتاد بی مقدار بی سواد تک دست را به رهبری برگزیدند و این میان امتیازات و قول و پله هایی به اعضای مجلس خفتگان داده شد و در یک نمایش سراسر غلط این کار انجام شد بطوریکه تنها مخالف این انتخاب فیلم علی خامنه ای بود .
بگور سپاری خمینی ملعون با حضور تنها شخصیت خارجی یعنی نخست وزیر پاکستان انجام شد و ارثیه های جنایت بین سه تن علی خامنه ای رهبر ، هاشمی جنایتکار رئیس جمهور و احمد خمینی دولت در سایه تقسیم شد و این شد روزگار این مردم تا پس از بیست و پنج سال کابوس جمهوری اسلامی به آخرین جنایات ممکنه گردن نهد و در نهایت رتبه هفدهم رشد و پیشرفت جهانی کشور در طول این سی و پنج سال به رتبه صدو چهل و هفتم دنیا تنزل بیابد و هلوکاست ایرانی رنگ و بوی عملی تری بخود گیرد
اما نکته ای کسی توجه نکرد ، سرقت جنازه عمام در هلی کوپتر و جایگزینی آن با بدل بود. ملعون خوب میدانست که روزی قصر ساخته شده بر جنازه اش ویران خواهد شد و لذا مانند برخی جانیان تاریخ جنازه خویش را بنا به وصیت سرقت در جای دیگری به گور سپرد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر