۱۳۹۳ خرداد ۳۰, جمعه

اکرم محمدی،مادرصباآذرپیک،روزنامه نگارزندانی:

صبا در٣٧ روز انفرادي كه توسط ...... در سال ٩١ بازداشت شده بود. ميگفت بخاطر اينكه تنهايي در انفرادي رو بتونه تحمل كنه ، با چشمان بسته در حرم امام رضا ميرفته و ساعتها با امام درد دل و راز و نياز ميكرده تا به لطف امام با ارامش بخواب بره، روزي رو هم كه ازاد ميشه، خواب ميبيند كه دوستانش به كربلا ميرن و در سلولش باز ميشه و بهش ميگن شما هم بياييد بيرون ، وقتي از خواب بيدار ميشود، نگهبان بهش ميگه بيا بيرون بريد تعجب ميكند و ميگه كجا ؟ كه ميشنود شما آزاد هستد، و وقتي صبا آزاد شد براي زيارت به مشهد رفتيم و در همانجاي هميشگي كه هميشه ميرفتيم رفت و گفت ، مامان من هر شب اينجا در كنار صحن امام مينشستم تا بخواب ميرفت، من به شكرانه و سپاس و تشكر از امام نماز شكر را خوندم. صبا در سه روزي كه در مشهد بوديم تمام ساعات شب و روز در صحن امام به نمازهاي طولاني كه ساعتها در ركوع و ساعتها در سجده مي ماند،سپري كرد، كه من در كنار دخترم پس از نماز به انتظار مينشستم تا پس از ساعتها نمازش تمام ميشد، گاهي ميديدم كه بعضي ها به صبا نگاه ميكنند كه چگونه اين دختر جوان ميتونه ساعتها در ركوع و يا سجده بگذراند،در مسير برگشت ، گفت خيلي خوب بود مادر، دستت درد نكنه دلم ارام شد، برا ي شما چطور بود؟ با خنده گفتم خيلي خوب بود ،زيارت با اعمال شاقه. انشاالله خدا و امام از صبا خشنود باشند و ارامش بر قلب و ذهن صبا ببخشند و در سايه خود ايمن بدارند.آمين
پنج شنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۳

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر