۱۳۹۳ آذر ۲۹, شنبه

محکومیت ایران به "نقض حقوق‌بشر" توسط سازمان ملل

مجمع عمومی سازمان ملل٬ روز پنج‌شنبه با صدور قطع‌نامه‌ای علیه ایران٬ جمهوری اسلامی را به  "نقض حقوق‌بشر‌" محکوم کرد. این سازمان همچنین از حکومت ایران خواست که «شکنجه٬ تبعیض جنسیتی و مورد هدف قرار دادن فعالان و روزنامه‌نگاران» را متوقف کند.
به گزارش رادیو فردا٬ در این قطع‌نامه کشورهای سوریه و میانمار نیز محکوم شده‌اند. این مجمع از شورای امنیت سازمان ملل خواست که پرونده حقوق‌بشری کره‌شمالی نیز به دادگاه کیفری بین‌المللی ارجاع داده شود.
نماینده ایران٬ این قطع‌نامه را «سیاسی٬ تبعیض‌آمیز و مغرضانه» توصیف کرد.

بهنام ابراهیم‌زاده دست به اعتصاب غذا زده است

بهنام ابراهیم‌زاده در اعتراض به انتقال خود به بند یک زندان رجایی شهر کرج و عدم تفکیک جرایم دست به اعتصاب غذا زده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بهنام ابراهیم‌زاده روز چهارشنبه ۱۲ آذر ماه پس از بازگشت از دادگاه، از سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج که به زندانیان سیاسی و عقیدتی تعلق دارد، به بندی که به زندانیان با جرایم سنگین و بزهکاران تعلق دارد منتقل شد.
وی از‌‌‌ همان روز دست به اعتصاب غذا زده و اکنون در شرایط جسمی نا‌مساعدی بسر می‌برد.
یکی از نزدیکان وی در این خصوص به گزارشگر هرانا گفت: «بهنام از ۱۶ روز پیش دست به اعتصاب غذا زده و تاکنون دوبار به علت افت فشار به بهداری منتقل شده.»
وی در خصوص علت اعتصاب غذا گفت: «تن‌ها خواست وی رعایت اصل قانونی طبقه بندی جرایم و تفکیک زندانیان و بازگشت به سالن ۱۲ زندان است که به زندانیان سیاسی تعلق دارد.»
بهنام ابراهیم‌زاده فعال کارگری که از سوی دادگاه انقلاب به اتهام اجتماع و تبانی به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شده، در حال سپری کردن چهارمین سال محکومیت خود است. وی در تاریخ ۲۲ خرداد ۸۹ توسط ماموران امنیتی دستگیر شد و در دادگاه انقلاب ابتدا به ۲۰ سال زندان محکوم و حکم وی در دادگاه تجدید نظر به ۵ سال حبس تعزیری تقلیل یافت.

زاکانی: موسوی و کروبی محارب هستند

علیرضا زاکانی٬ عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس میرحسین موسوی و مهدی کروبی را «محارب» خواند و تصریح کرد که اگر این دو نفر محاکمه شوند٬ حکمشان «اعدام» خواهد بود. وی همچنین تاکید کرد که محمد خاتمی و حسن خمینی نیز معتقدند که در انتخابات ریاست‌جمهوری دهم تقلب شده است.
به گزارش هرانا به نقل از دیگربان٬ زاکانی همچنین خبر داده که در سال ۸۸ فهرستی ۷۰۰ نفره از «فتنه‌گران» برای صدور مجوز بازداشت تهیه شده بوده که مورد مخالفت رهبر جمهوری اسلامی قرار می‌گیرد.

ادامه بازداشت سعید رضوی‌فقیه با وجود پایان دوره محکومیت

اسفند ماه گذشته و پس از آنکه سعید رضوی‌فقیه روزنامه‌نگار و فعال سیاسی اصلاح‌طلب از سوی عده‌ای از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب شهر همدان برای سخنرانی در همایشی با عنوان «دولت تدبیر و امید، بیم‌ها و امید‌ها» دعوت شده بود، رسانه‌ها و روزنامه‌های جریان اقتدارگرا موج خبری بزرگی را علیه اظهارات وی و سایر اصلاح‌طلبان به راه انداختند.
به گزارش هرانا به نقل از کلمه؛ آنان با اتهام افراطی‌گری علیه اصلاح‌طلبان اقدام به جریان‌سازی سیاسی کردند. این عملیات روانی درحالی صورت گرفت که دولت تازه استقرار یافته روحانی پس از کسب رای اعتماد کابینه‌اش در آغاز راه بود و طبیعتا احتمال می‌رفت زمینه‌هایی برای بازگشت و به کارگیری بخشی از بدنه کار‌شناسی و توانمند جریان اصلاح‌طلب در ساختار مدیریتی-اجرایی کشور فراهم شود.
نتیجه هجمه رسانه‌ای و هیاهوی سیاسی رسانه‌های اصولگرا که دامنه آن به صدا و سیما هم کشانده شد، این بود که ماموران امنیتی بلافاصله نسبت به دستگیری رضوی‌فقیه سخنران این همایش اقدام کردند. رسانه‌های اصولگرا در یک اقدام هماهنگ با تحریف و نقل گزینشی اظهارات رضوی‌فقیه کوشیدند تا مواضع وی را افراطی و در ضدیت با نظام و ولایت فقیه تعبیر کرده و آن را به دیگر همفکران وی نیز تعمیم دهند.
اسفند ماه گذشته این فعال سیاسی اصلاح‌طلب شبانه دستگیر شد و پس از مدت کوتاهی نگهداری در انفرادی به دستور دادستان تهران برای اجرای حکم حبس تعزیری قبلی راهی زندان رجایی‌شهر شد. او که ظاهرا در پی شکایت پلیس امنیت، سپاه پاسداران و دادستانی همدان تحت تعقیب قرار گرفته و بازداشت شده بود، فعلا در زندان محبوس شد تا حکم قبلی‌اش مبنی بر یک سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق به اتهام اخلال در نظم عمومی که در سال ۸۹ از سوی شعبه ۲۶ صادر شده بود، سپری گردد.
اکنون با احتساب ایام بازداشت موقت (۴ ماه) محکومیت قبلی رضوی‌فقیه به پایان رسیده است اما چندی پیش روز ۲۳ آذرماه بازپرسی شعبه ۲ دادسرای شهید مقدس اوین، بار دیگر وی را برای تفهیم اتهام مجدد در رابطه با سخنرانی همدان احضار کرد.
او در این جلسه علاوه بر اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری، شورای نگهبان و مجلس خبرگان به اتهام جدید دیگری تحت عنوان اجتماع و تبانی برای اخلال در نظم عمومی از طریق تجمعات غیرقانونی هم متهم شد. اما نکته قابل توجه در این پرونده این است که علاوه بر سخنران همایش، ۱۳ نفر دیگر از میزبانان و دعوت‌کنندگان وی از جمله آقای فخرالدین حیدریان که به صورت تلفنی از رضوی‌فقبه برای سخنرانی در همدان دعوت کرده بود و حتی پیرمرد خادم «حسینیه انجلاسی‌های همدان» که این همایش در آنجا برگزار شده بود، احضار و به خاطر معاونت در بزه انتسابی تفهیم اتهام شدند.
اما این پرونده ماجراهای پیچیده و پشت پرده دیگری هم دارد. در پی شکایت نهادهای امنیتی-قضایی همدان از رضوی‌فقیه، ماموران امنیتی تهران به نیابت از همدانی‌ها او را دستگیر کردند ولی اکنون مشخص شده است که بر اساس دادنامه شعبه دوم دیوانعالی کشور و به دنبال تشکیل پرونده برای این روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب در شعبه بازپرسی دادسرای اوین، ابتدا بازپرس دادسرای اوین با توجه به اینکه بزه انتسابی در همدان بوده و نیز اعتراض متهم به قرار بازداشت خویش از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران مسموع نگردیده است، از خود نفی صلاحیت می‌کند. بنابراین اختلاف بین دادستانی همدان و دادستانی تهران بر سر رسیدگی به این پرونده پای این پرونده را به دادستانی کل کشور و دیوانعالی می‌کشاند.
معاون دادسرای عمومی انقلاب همدان در تیر ماه سال جاری تقاضا می‌کند با توجه به شرایط امنیتی پرونده و در اجرای ماده ۶۴ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال ۷۸ در مورد رضوی‌فقیه و دیگر اشخاص مربوط به پرونده (میزبانان و دعوت‌کنندگان همایش) جهت لزوم رسیدگی توامان با مباشران و معاونان بزه، پرونده به طور کلی از همدان به تهران انتقال یابد.
در پی این رخداد پرونده همایش همدان به دادستانی کل کشور و سپس به دیوانعالی ارجاع می‌شود و در ‌‌نهایت دادیار دیوانعالی کشور طی دادنامه‌ای رای خود را صادر کرده و می‌نویسد: «با توجه به اوراق پرونده و درخواست دادستان عمومی و انقلاب تهران و دادستانی کل کشور و با توجه به گزارشات موجود و منعکس شده و همچنین تشخیص دادستانی کل کشود به جهت ابعاد امنیتی پرونده مستندا به ماده ۶۴ قانون آیین دادرسی پرونده از حوزه قضایی همدان به تهران انتقال یابد.»
نکته قابل توجه دیگر اینکه به رغم درخواست مکرر خورشیدی بازپرس پرونده در دادسرای اوین از قاضی مقیسه رییس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب مبنی بر فک قرار بازداشت و صدور وثیقه برای رضوی‌فقیه، قاضی دادگاه بدون ذکر دلیل قانونی دائما این قرار بازداشت را تمدید کرده است.
همچنین در جلسه اخیر بازپرسی، سعید رضوی‌فقیه بار دیگر ضمن رد اتهامات تاکید کرده است که سخنان او توهین‌آمیز و تحریک‌آمیز نبوده بلکه تنها با اهداف دلسوزانه و خیرخواهانه اقدام به سخنرانی کرده و اظهاراتش همه صرفا تحلیل شرایط موجود سیاسی و پیش‌بینی حوادث احتمالی آینده کاملا در چارچوب موازین قانونی صورت گرفته است.
این در حالی است که در صورت صدور قرار وثیقه از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب، اکنون رضوی‌فقیه قانونا آزاد بوده و فعلا تنها به خاطر پرونده‌ای که در مرحله بازپرسی قرار دارد مدت مدیدی است به صورت بازداشت موقت در زندان به سر می‌برد.
این سیر دادرسی و نحوه برخورد دستگاه قضایی با پرونده‌ همایش اصلاح‌طلبان در همدان که شامل سخنرانی مدعو و برگزارکننده همایش شده است از یک سو و تبلیغات رسانه‌های اقتدارگرا درباره اظهارات رضوی‌فقیه از سوی دیگر، پیش از آنکه مساله رسیدگی به اتهامات سیاسی را در اذهان متبادر کند، شبیه سناریونویسی نهادهای امنیتی-قضایی برای اعمال محدودیت بیشتر برای نیروهای سیاسی اصلاح‌طلب است که به نظر می‌رسد در دولت روحانی قصد تنفس مجدد را داشته‌اند. زیرا که این پرونده همچنان و پس از گذشت بیش از ۹ ماه در اطاله دادرسی به سر برده و متهمانش نیز بلاتکلیف هستند.

۱۳۹۳ آذر ۲۷, پنجشنبه

موسوی بجنوردی سخنانش را اصلاح کرد مجمع روحانیون مبارز؛ بهائیان و حق شهروندی مشروط؟


آیت‌الله سیدمحمد موسوی بجنوردی،از اعضای ارشد مجمع روحانیون مبارز، یکی از تشکل‌های اصلی اصلاح‌طلبان در ایران، هفته پیش در گفتگویی با خبرگزاری فارس، وابسته به سپاه پاسداران، تلاش کرد تا با دفاع از این گروه روحانی، زمینه بازگشت دوباره آنان به صحنه سیاسی جمهوری اسلامی را فراهم کند. مشابه این گفتگو را قبلا برخی دیگر از اصلاح‌طلبان نیز داشته‌اند. از جمله حجت‌الاسلام رسول منتجب‌نیا، قائم مقام حزب اعتمادملی، طی گفتگویی به انتقاد از آنچه تندروی برخی اصلاح‌طلبان می‌نامید پرداخته و "قطع شدن ارتباط اصلاح طلبان با مسئولین ارشد نظام "را از جمله اشتباهات‌ آنان نامیده بود. اکنون به نظر می‌رسد آیت‌الله موسوی‌بجنوردی نیز در حال تلاش برای بازسازی مسیر همین ارتباط است.
او به خبرگزاری فارس گفته بود: "بعد از سخنرانی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در نماز جمعه ۲۹ خرداد ۸۸، مجمع روحانیون برای راهپیمایی اطلاعیه داده بود. من عضو مجمع روحانیون هستم و پیغام دادم که اگر راهپیمایی کنید من از مجمع خارج می‌شوم و باید راهپیمایی را لغو کنید. آقای خاموشی رئیس سازمان تبلیغات که شاگرد من هست پیشم آمد و من گفتم نباید با رهبری مخالفت شود. بعد به آقای خاتمی زنگ زدم و گفتم باید اعلام کنید که مجمع روحانیون امروز راهپیمایی ندارد و ایشان نیز پذیرفتند." او اضافه کرده بود: "اطلاعیه صادر و در اخبار ساعت ۲ خوانده شد. همان روز از طرف بیت رهبری با من تماس گرفتند و تشکر کردند. به هر حال خط قرمز ما، ولایت فقیه است."
بجنوردی اضافه کرده بود: "بنده خودم با آیت‌الله خامنه‌ای دوستی نزدیک دارم و به هم علاقمندیم. ۵۲ سال قبل وقتی با آقای هاشمی به نجف آمدند، در درس پدر بنده شرکت کردند و از آن زمان ما با ایشان و پدرشان آقا سید جواد که مرد بسیار بزرگی بود آشنا بودیم. بنابر این بنده با ایشان هم دوستی شخصی داریم و هم ایشان را ولی فقیه می‌دانیم که باید حرمت و کرامتشان محفوظ باشد. مقام معظم رهبری در حال حاضر به مجمع روحانیون ماهیانه هم پرداخت می‌کنند یعنی روابط مجمع روحانیون با رهبری خیلی خوب است حالا اگر یک افرادی پیدا می‌شوند و حرف‌هایی می‌زنند، نباید آن را پای مجمع گذاشت."
با اینهمه بخشی از سخنان موسوی‌بجنوردی، که گروهی از ایرانیان را به دلیل دینشان، محروم از حقوق‌شهروندی دانسته بود، انتشار گسترده‌تری داشت.
او در همان گفتگو که به بهانه سالگرد صدور فرمان هشت ماده‌ای آیت‌الله خمینی درباره رعایت حقوق مخالفان انجام شده، درباره منشور حقوق شهروندی حسن روحانی و در پاسخ به این پرسش که "اینکه وقتی گفته می‌شود همه شهروندان حق تحصیل دارند، آیا این حق به عنوان مثال شامل حال بهائیان هم می‌شود؟" گفته: "به هیچ عنوان. بعضی‌ مسایل نیاز به این ندارد که تخصیص بزنیم، آن کسی که با اسلام مخالف است، موضوعا خارج است. بهائی ضد اسلام است و موضوعا از این بحث خارج می‌شود. هیچوقت ما نمی‌گوییم بهایی حق تحصیل آزاد دارد، اصلا حقوق شهروندی ندارد. مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان از حق شهروندی برخوردارند. در مجلس نماینده دارند، زیرا ادیان ابراهیمی هستند و ما با آنها تعامل داریم و نمایندگان آنها با ما دوست هستند."
این سخنان بی‌سابقه که در واقع عقب‌گردی جدید در مواضع بخشی از اصلاح‌طلبان محسوب می‌شود، انعکاس گسترده‌ای داشت. حتی روزنامه جوان، وابسته به سپاه پاسداران این سخنان را به تیتر اول خود تبدیل کرده بود.
روز بعد سایت جماران، وابسته به بیت روح‌الله خمینی و نزدیک به مجمع روحانیون مبارز گفتگویی جدید از موسوی‌بجنوردی منتشر کرد که وی توضیحاتی درباره سخنانش داده و از مواضع سابق عقب‌نشینی کرده بود. موسوی‌بجنوردی به سایت جماران گفته بود: "دسته‌ای از بهایی‌ها فاقد حقوق شهروندی هستند که با رژیم فاسد اسرائیل همکاری می‌کنند و بر ضداسلام یا بر ضد جمهوری اسلامی ایران فعالیت دارند. این دسته از بهایی‌ها نیز از حقوق انسانی برخوردارند؛ اما این که بتوانند در دانشگاه‌ها وارد شوند و از امتیازات ویژه شهروندان در ایران استفاده کنند؛ طبیعی است که به دلیل مجرم تلقی شدن آن‌ها اساسا بهره‌مندی آن‌ها از برخی از حقوق امکان پذیر نیست همچنانی که بسیاری دیگر از مجرمین بر اساس حکم دادگاه از برخی از آزادی‌ها و برخورداری‌های خود محروم می‌شوند و محدودیت‌هایی برای آن‌ها وضع می‌شود."
او با اشاره به آنچه که "تفاوت فراوان میان بهایی‌هایی که به تبلیغ علیه اسلام مشغولند و بهایی‌هایی که بی هیچ تبلیغی در جامعه، به آرامی زندگی می کنند" نامیده بود، تاکید داشت: "بر اساس برداشت من از سیره امام خمینی چنین استنباط می‌شود که؛ هیچ کس حق تجسس درباره بهایی بودن و نبودن فرد یا خانواده‌ای را ندارد و اگر کسی بهایی بودن خود را ابراز نکند؛ تجسس درباره او و محروم کردن او از حقوق شهروندی‌اش جایز نیست." او اضافه کرده بود: "بدیهی است که در نظام جمهوری اسلامی، به دلیل اسلامی تلقی شدن آن باید با دقت و تعهدات بیشتری نسبت به بهائیان برخورد کرد؛ چرا که در صورت هر نوع برخورد غیرانسانی، اسلام به گونه‌ای مضاعف ضربه می‌خورد و از این منظر ما مسوولیت بیشتری داریم." او همچنین "برخوردهای خارج از شئون اخلاقی و انسانی همچون آتش زدن خانه‌های بهائیان" را محکوم کرده بود.
موسوی‌بجنوردی باز هم توضیح نداده بود که اساسا چنانچه یکی از شهروندان خود را به عنوان بهایی معرفی کند، آیا از دیدگاه وی از حقوق شهروندی برخوردار خواهد بود یا نه؟ سخنان آیت‌الله موسوی‌بجنوردی در حالی بیان شده است که هم اکنون ده‌ها تن از شهروندان بهایی در ایران تنها به جرم دینشان در زندان به سرمی‌برند و یا با خشونت‌های غیرقانونی مواجه هستند.
بر خلاف آیت‌الله موسوی‌بجنوردی، برخی دیگر از روحانیون بلند پایه شیعه در فتاوای فقهی خود خواستار رعایت حقوق شهروندی برای بهائیان شده‌اند. آیت‌الله منتظری در فتوایی که در اردیبهشت سال ۱۳۸۷ صادر کرد، نوشت: "فرقۀ بهائیت چون دارای کتاب آسمانی همچون یهود، مسیحیان و زرتشتیان نیستند در قانون اساسی جزء اقلیت های مذهبی شمرده نشده‌اند، ولی از آن جهت که اهل این کشور هستند حقّ آب و گل دارند و از حقوق شهروندی برخوردار می‌باشند. همچنین باید از رأفت اسلامی که مورد تأکید قرآن و اولیاء دین است بهره‌مند باشند."
در آبان ماه سال گذشته نیز آیت‌الله سید حسین صدر، یکی از روحانیون بلندپایه شیعه طی فتوایی خواستار "رعايت و پايبندی بر اصول عدالت و برابری در حقوق و پرهيز از تبعيض و اعمال فشار" در حق بهائیان و پیروان دیگر ادیان شد.
او طی گفتگویی با سایت دین آنلاین درباره این فتوا گفته بود: "تعامل نیکو با دیگران منحصر به ادیان خاصی نیست؛ چرا که همه ما در انسان بودن مشترک هستیم. چنان که قرآن همه ما را با عنوان «بنی آدم» خطاب می‌کند و بنا به گفته امام علی علیه السلام نیز مردم دو دسته‌اند: یا برادر دینی تو هستند یا در خلقت نظیر تو به شمار می‌روند. این که با پیروان دین مشخصی موافق نیستم، به معنای آن نیست که حق دارم آنان را از حقوق انسانی طبیعی یا حقوق ملی‌شان به عنوان فرزندان این یا آن وطن محروم کنم. دین بر ما واجب کرده است که با انسان‌ها حتی با دشمنانمان با عدل و مساوات تعامل کنیم؛ آن چنان که خداوند فرموده: کینه‌ورزی گروهی، شما را واندارد بر این که عدالت نکنید؛ عدالت کنید! که آن به تقوا نزدیک‌تر است."
آیت‌الله صدر همچنین درباره معنی ارتداد گفته بود: "آن چه از نصوص دینی در مورد مسئله ارتداد فهمیده می‌شود، فقط منطبق بر تمرد بر قوانین همراه با انجام اعمال قتل و چپاول است؛ آن‌طور که در جاهلیت عادت بعضی قبایل بدوی بود و به همین جهت می‌بینیم که تمام ماجراهای ارتداد در زمان پیامبر از این نوع بوده است و صرف انتقال از یک دین به دینی دیگر نبود. هم‌چنان که صریح آیات قرآن دلالت دارند که اکراهی در دین نیست: «لا اکراه فی الدین». این آیه در مورد مسلمانانی نازل شد که مسیحی شدند و پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از نزول این آیه از پیگرد و ملزم کردنِ آنان به بازگشت به اسلام نهی کرد."

استفاده از واژه "کنسرت" در مشهد ممنوع است بازداشت رپ خوان ۲۷ ساله با عملیات تکاوری


علم الهدی، امام جمعه افراطی مشهد که مدتی است برگزاری کنسرت موسیقی در شعاع ۱۰۰ کیلومتری مقبره امام هشتم شیعیان را ممنوع کرده، استفاده از واژه "کنسرت" را هم حرام دانسته است؛رفتاری که موجب شده شهر مشهد به محلی برای برخورد نیروهای افراطی با خوانندگان و علاقه مندان موسیقی تبدیل شود. در همین راستا، روز گذشته بازداشت یک خواننده رپ به نام "حسین ابلیس" در این شهر، به شکلی در مطبوعات و رسانه های محلی بازتاب داشته که به اعتقاد برخی از کاربران طنز پرداز مشهدی شبکه های اجتماعی، یادآور بازداشت باندهای زورگیر یا متجاوز بوده است.
به گزارش روزنامه خراسان، نزدیک به امام جمعه این شهر، در بازداشت این خواننده ۲۷ ساله زیرزمینی رپ پلیس امنیت عمومی و امنیت اخلاقی خراسان رضوی در یک "عملیات مشترک" مشارکت داشته اند.
 روزنامه خراسان که خبر بازداشت این خواننده را به تیتر دوم خود تبدیل کرده، نوشته: "اين خواننده زيرزميني که به تهيه آلبوم براي شبکه هاي ماهواره اي اقدام مي کرد از مدت ها قبل تحت تعقيب نيروي انتظامي قرار داشت تا اين که روز گذشته، ماموران پليس اطلاعات و امنيت عمومي خراسان رضوي به سرنخ هايي دست يافتند که نشان مي داد اين جوان ۲۷ ساله با راه اندازي يک استوديو با تجهيزات کامل در منطقه اي از مشهد، همچنان به اقدامات مجرمانه خود ادامه مي دهد؛ بنابراين آن ها با کسب دستورات قضايي و راهنمايي هاي قاضي شعبه ۹۰۴ دادسراي انقلاب اسلامي مشهد، عمليات دستگيري اين فرد را آغاز کردند و او را به دام انداختند. ماموران انتظامي در ادامه عمليات، محل تهيه آلبوم هاي اين خواننده زيرزميني را نيز مورد بازرسي قرار دادند که تعداد زيادي آلات و ادوات موسيقي رپ و پاپ و همچنين لوازم خوانندگي از اين مکان کشف شد".
روزنامه خراسان این خواننده رپ را "ابليس" معروفی کرده و برای "شیطان صفت" نشان دادن او افزوده است: "این فرد کيبورد هم مي نوازد".
روزنامه نزدیک به نماینده ولی فقیه در استان همچنین نوشته: "بررسي هاي پليس نشان مي دهد «ابليس» حدود ۲۵ آلبوم منتشر کرده است که در برخي از موارد نيز با ميکس کردن صداي برخي مسئولان، آن ها را به تمسخر مي گرفت. اعترافات اين خواننده زيرزميني بيانگر آن است که وي از ۱۶ سالگي خوانندگي را شروع کرده و در ترانه هاي مبتذل نيز هتاکي و فحاشي را سرلوحه کارهاي غيرقانوني خود قرار داده بود او که متولد تهران است اما از سال ها قبل در مشهد زندگي مي کند با کد خاصي در سايت هاي اينترنتي فعاليت مي کرد".
آنطور که سایت جام نیوز نیز گزارش داده، به دستور قاضي حيدري، تحقيقات پليس درباره ديگر فعاليت هاي غيرقانوني "حسین ابلیس" ادامه دارد.
این نخستین بار نیست که خوانندگان گروه های زیرزمینی، با شبیخون های پلیسی و عملیات تکاوری نیروهای ویژه در مشهد بازداشت می شوند.
در شهریورماه امسال نیز اعضای یک گروه موسیقی زیرزمینی با شیوه ای مشابه بازداشت شدند.
داستان "جنایی- پلیسی" بازداشت این جوانان خواننده را ایسنا چنین توصیف کرده: "اجرای فعالیت‌های زیرزمینی اعضای یک شبکه موسیقی زیرزمینی در مشهد، زمانی لو رفت که قاضی ویژه مبارزه با جرایم رایانه‌ای در حال رصد فضاهای مجازی به کلیپی از یک خواننده معروف برخورد کرد که در تصاویر مبتذل آن، چند دختر جوان ایرانی نیز دیده می‌شدند. با توجه به تصاویر پشت صحنه منطقه فیلمبرداری‌شده، این احتمال قوت گرفت که شوی مبتذل به صورت زیرزمینی و در ایران تهیه شده باشد؛ بنابراین به دستور قاضی محمد رضازاده، گروهی از ماموران پلیس اطلاعات و امنیت عمومی، بررسی دقیق این ماجرا را در دستور کار قرار دادند. همزمان با رصدهای اطلاعاتی، ماموران انتظامی به سرنخ‌هایی دست یافتند که نشان می‌داد برخی از شوهای مبتذل تلویزیونی که در شبکه‌های ماهواره‌ای معاند نظام نیز به نمایش گذاشته می‌شود توسط یکی از خوانندگان معروف، در مشهد تولید شده است. با به دست آمدن اطلاعات تکمیلی در این‌باره، مأموران پلیس اطلاعات و امنیت عمومی خراسان رضوی با نظارت مستقیم مقام قضایی، عملیات شناسایی اعضای این شبکه را آغاز کردند. فعالیت‌های غیرمحسوس در مناطقی که احتمال فیلمبرداری صحنه‌های مبتذل وجود داشت بیانگر آن بود که صحنه‌های مذکور در یکی از باغ‌های مشهد فیلمبرداری شده است و جوان ۲۶ ساله‌ای به نام «ش» نیز آوازخوانی شوهای تلویزیونی را برعهده دارد. ماموران انتظامی در ادامه تحقیقات خود، در یک عملیات غافلگیرانه که با صدور دستورات ویژه‌ای از سوی قاضی شعبه ۸۲۵ مجتمع قضایی شهید قدوسی مشهد همراه بود موفق شدند عامل اصلی این شبکه و خواننده معروفی که آلبومی به نام «ف» را نیز در کارنامه خود دارد، در مشهد شناسایی و دستگیر کنند. با اعترافات این خواننده که شوهای مذکور به صورت زیرزمینی تهیه شده است، دیگر عواملی که در تولید آثار مبتذل نقش داشتند نیز تحت تعقیب قرار گرفتند. این در حالی است که برخی از دخترانی که در تصاویر مبتذل دیده می‌شوند نیز شناسایی شده‌اند و احضار آنها به دادسرای مشهد ادامه دارد.در ادامه رسیدگی به پرونده «شوهای مبتذل تلویزیون‌های ماهواره‌ای» همچنین مشخص شد که برخی از این فیلم‌ها در یکی از باغ‌های اطراف تهران تصویربرداری شده است و افراد دیگری نیز در تدوین شوهای مذکور نقش داشته‌اند که دستور دستگیری آنان از سوی قاضی رضازاده با هماهنگی پلیس تهران صادر شده است.بررسی های بیشتر در تاریکخانه این پرونده حساس، ماموران را به سوی بروشورها و تابلوهای تبلیغاتی‌ای کشاند که در ادامه تحقیقات پرونده از مخفیگاه اعضای این شبکه کشف شد. پیدا شدن لوازم مذکور حاکی از آن است که افراد مذکور همزمان با تولید شوهای مبتذل به امور تبلیغی در تصاویر تهیه‌شده می‌پرداختند که این موضوع نیز توسط مقام قضایی در حال بررسی است".
مخالفت امام جمعه مشهد با موسیقی که بارها در اظهارات او تکرار شده، این استان را به استانی با ضریب بالای خطر برای علاقه مندان به موسیقی تبدیل کرده است.
او چندی پیش گفته بود: "شهر مشهد از هر گونه برنامه‌های فرهنگی هنری، انواع فیلم‌های اکران شده و کنسرت‌های موسیقی مستثنی شود و اجرای برنامه‌ها با نظارت شورای فرهنگ عمومی استان باشد".
او مهرماه امسال نیز ضمن سخنانی، تکخوانی زنان را معادل "براندازی نظام" دانسته و گفته بود: "کار به جایی رسیده است که تک خوانی زنان در کشور رواج یافته و این مساله ضربه به پیکر جبهه مردمی ولایت مدار میثم تمار است و هدف این اباحه‌گری‌ها براندازی نظام است".
او که اجرای کنسرت تا شعاع ۱۰۰ کیلومتری مقبره امام هشتم شیعیان را چند سالیست ممنوع کرده و به تازگی استفاده از واژه "کنسرت" را نیز به این ممنوعیت ها افزوده است.
این موضوع پس از لغو چند کنسرت در دانشگاه فردوسی مشهد رسانه ای شد و در همان زمان، حسین سید موسوی، مسئول روابط عمومی دانشگاه فردوسی مشهد در اینباره گفت: "حجت الاسلام علم الهدی سالهاست در مشهد حضور دارند. همه می دانند که نظر ایشان درباره برگزاری کنسرت در مشهد منفی است".
همچنین در پی لغو کنسرت گروه موسیقی "آرون" در مهرماه در مشهد، سرپرست این گروه اعلام کرد: "از آنجا که در مشهد برای اجرای موسیقایی به کار بردن لفظ «کنسرت» ممنوع است، همین امر، دستاویزی شد تا با یک تماس تلفنی، اجرای پژوهشی گروه را لغو کنند".

وحشت دانش‌آموزان دو مدرسه از موتورسوار ضارب از اسیدپاشی در اصفهان تا چاقو زدن در جهرم و تهران


ابتدا اسیدپاشی‌های سریالی در اصفهان، سپس حمله با چاقو به زنان جهرمی و حالا دو مورد حمله به دانش‌آموزان تهرانی، باعث ایجاد ترس و وحشت از احتمال وقوع حملات سریالی دیگر شده است.
روز سه‌شنبه، ۲۵ آذر ماه یک دانش‌آموز دختر و یک دانش‌آموز پسر در نازی‌آباد تهران از سوی یک موتورسوار مورد حمله قرار گرفته و از پشت با چاقو مجروح شده‌اند. خبرگزاری ایسکانیوز با انتشار جزئیاتی از این دو حادثه، از "جو نامناسب و نگران کننده‌ای در مدرسه و بین دانش‌آموزان" خبر داده است.
به گزارش این خبرگزاری، دختری که مورد حمله قرار گرفته، دانش آموز سال اول دبیرستان مدرسه رشد واقع در نازی آباد(منطقه ۱۶ تهران) است. صبح روز سه‌شنبه و در نزدیکی مدرسه، موتورسواری از پشت او را با چاقو مورد حمله قرار می‌دهد که "به دلیل پوشش زیاد و لباس‌های ضخیم زمستانی" عمق و شدت جراحت زیاد نبوده است.
دانش‌آموز مجروح هم به بیمارستان منتقل شد و بعد از انجام پانسمان به مدرسه بازگشت اما این حادثه باعث ایجاد جو نامناسب و نگران کننده‌ای در مدرسه و بین دانش‌آموزان شد. به طوری که حتی دخترانی که محل سکونتشان نزدیک به مدرسه است و هیچ وقت از سرویس استفاده نمی‌کردند دیروز از مدیر مدرسه درخواست کردند برای بازگشت به منزل برای آن ها آژانس بگیرد.
ایسکانیوز همچنین از حمله‌ای با "شرایط مشابه" خبر داده که در جریان آن یک پسر نوجوان که در مدرسه سروش شاهد تحصیل می‌کند، مورد حمله قرار گرفته است. آسیب وارد شده به این دانش‌آموز هم زیاد نبوده اما "تاثیر نامناسب و مخرب روانی این ماجرا در مدرسه سروش شاهد در جریان است".
از سوی دیگر دو روز پیش از این، در یک اسیدپاشی مشابه حملات اصفهان، دو مرد سوار بر موتورسیکلت به روی دختر جوانی که داخل خودرو بود اسید پاشیدند. این حادثه در خیابان سازمان برنامه تهران رخ داد و طبق اعلام پلیس، دلیل اسیدپاشی، اختلافات شخصی بوده و هر دو اسیدپاش دستگیر شده‌اند. فرمانده نیروی انتظامی هم در جمع خبرنگاران به این دستگیری اشاره کرد و از شناسایی ۹۵ درصد اسیدپاشان در پرونده‌های تشکیل شده خبر داد. او بدون اشاره به حادثه اصفهان، مدعی شد که "در برخی پرونده‌ها با تاخیر توانستیم افرادی را که اسید پاشی کردند شناسایی و دستگیر کنیم."

حملات سریالی اصفهان و جهرم
از مهر ماه که اسیدپاشی‌های سریالی اصفهان به رسانه‌ها راه پیدا کرد، چند مورد اسیدپاشی دیگر نیز رخ داده و توجه افکار عمومی را به خود جلب کرده است. از جمله موارد رخ داده، اسیدپاشی یک پزشک به صورت همکارش و مدیر بیمارستان ضیائیان تهران بود.
مشخص نیست که تب اسیدپاشی در ایران بالا گرفته و یا حساسیت افکار عمومی و رسانه‌ها باعث توجه بیشتر به این نوع خشونت‌ها شده است. رسانه‌ای شدن حوادث اصفهان هم از روز نخست با مقاومت و مخالفت مقامات مختلف مواجه بود و دستگیری چند روزنامه‌نگار و تهدیدهای مکرر، باعث شد تا پیگیری آن حوادث از دستور کار رسانه‌های داخلی خارج شود.
اکنون بیش از دو ماه از علنی شدن حوادث اصفهان می‌گذرد و با وجود ورود عالی‌ترین مقامات کشوری از سه قوه به این پرونده، هنوز خبری از دستگیری متهمان و اسیدپاشان نیست.
در همان روزهای نخست خبری شدن اسیدپاشی‌ها، این فرضیه مطرح شد که به زنانی که پوشش آنها از نگاه مسئولان و مقامات مذهبی "نامناسب" خوانده می‌شود به صورت سازمان یافته حمله شده است. پس از آن مقامات دولتی و انتظامی و نمایندگان مجلس اظهارنظرهای مختلف و حتی متضادی عنوان کردند. نیروی انتظامی اصفهان اعلام کرده بود که چند دستگیری انجام داده و فرد اسیدپاش را دارای اختلالات روانی معرفی کرد. در حالی که وزیر دادگستری این حادثه را یک اقدام خرابکارانه و تروریستی دانست. اما همه یک موضوع مشترک داشته و دارند؛ این حملات ربطی به بدحجابی نداشته و اسیدپاش‌ها هم ممکن نیست از نیروهای مذهبی باشند. مسئولان در حالی با قطعیت امکان رابطه این حملات با امر به معروف و نهی از منکر رد می‌کنند که هنوز سرنخی به دست نیامده و عاملان دستگیر نشده‌اند
حوادث جهرم، دومین مورد از حملات خشونت‌بار علیه زنان ایرانی بود که بار دیگر باعث حساسیت افکار عمومی شد و از آن‌جایی که ضارب، فرزند یک پاسدار بود، در ادامه حملات اصفهان تعبیر و تفسیر شد.
خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، روز هشتم آذرماه ضمن تایید حمله به دست‌کم ۶ زن که پنج نفر آن‌ها دانشجو هستند از قول حجت‌الله رضایی، سرپرست فرمانداری ویژه جهرم نوشت که ضارب در کمتر از ۷۲ ساعت دستگیر شده و به "عمل قبیح" خود اعتراف کرده‌ است. رضایی عنوان کرده که "علت اصلی حمله به این زنان هنوز مشخص نیست".
وب‌سایت سحام‌نیوز در گزارشی در همین زمینه با اشاره به اینکه ضارب جوانی ۲۲ ساله به نام "محمد بهشتی‌فر" و عضو سازمان بسیج قطب آباد از توابع شهر جهرم است، عنوان کرده بود: "ضارب در اعترافات خود گفته حمله با چاقو به زنان و دختران جهرم را پس از شنیدن صحبت‌های یکی از روحانیون که ریختن خون بدحجاب را مباح شمرده است انجام داده و هدف او اقدام عملی برای نهی از منکر بوده است." به نوشته این وب‌سایت "پس از شناسایی وی، بلافاصله گزارشی مبنی بر عدم سلامت روانی او تهیه و برای تایید به پزشکی قانونی ارسال شده تا از هرگونه مجازات شدید قضایی جلوگیری به عمل آید."
استاندار فارس هم ضارب را دارای "اختلال شخصیتی" و "انحراف اخلاقی" معرفی و تاکید کرد که "هیچگونه کار تیمی، گروهی و یا تشکیلاتی در این ماجرا دخیل نبوده" است. اما چندی بعد همسر یکی از قربانیان با تکذیب این که متهم "بیماری جنسی و بیماری روانی" دارد، گفت که "او در هوشیاری کامل است و در اعترافاتش هیچ‌انگیزه‌ای را عنوان نکرده".
در این مدت، مقامات امنیتی و انتظامی هرگونه نگرانی از بروز حوادث مشابه را بی‌مورد دانسته و بر توان بالای خود تاکید کرده اند. کوچک جلوه دادن حوادث اصفهان هم یکی دیگر از سیاست‌های مقامان مختلف بوده است. از جمله فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی در آبان ماه عنوان کرد که اسیدپاشی‌های اصفهان تنها به دلیل پوشش وسیع رسانه‌ای به چشم آمده وگرنه از ابتدای سال چند صد اسیدپاشی دیگر نیز در کشور رخ داده است.

مردم روستای قاسم آباد ایرانشهر از آب آشامیدنی بهداشتی محروم هستند

مردم روستای قاسم آباد بخش بمپور شهرستان ایرانشهر واقع در جنوب سیستان و بلوچستان از آب آشامیدنی بهداشتی محروم هستند.
به گزارش هرانا به نقل از ایرنا؛ روستای قاسم آباد در ۱۵ کیلومتری مرکز شهر بمپور و ۳۵ کیلومتری شهر ایرانشهر، دارای ۶۰۰ خانوار با جمعیتی بیش از دو هزار و ۵۰۰ نفر است که مردم آن در طول شبانه روز فقط یک ساعت آب آشامیدنی بهداشتی دارند.
دهیار روستای قاسم آباد روز سه شنبه در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایرنا گفت: هم اکنون آب مورد نیاز در شبکه لوله کشی این روستا از چاه پایین دست تامین می‌شود که با توجه به ظرفیت محدود آن در طول شبانه روز به هر محله فقط یک ساعت آب لوله کشی می‌رسد.
«منصور نارویی» اظهار داشت: با وجود پیگیری‌های صورت گرفته متاسفانه مشکل آب آشامیدنی مردم روستای قاسم آباد حل نشده است بر این اساس از مسوولان در خواست داریم آب مورد نیاز این روستا را به وسیله تانکر در اختیار ساکنان قرار دهند.
وی افزود: ساکنان این روستا مجبور هستند آب آشامیدنی خود را از چاههای کشاورزی و روستاهای پایین دست تامین کنند در حالی که آب این چاه‌ها غیر بهداشتی است و سلامت مردم را تهدید می‌کند.
وی گفت: آبرسانی به روستای قاسم آباد در پروژه آبرسانی غرب بمپور تعریف شده اما با وجود گذشت بیش از دو دهه هنوز این پروژه تکمیل نشده است و مردم همچنان از مشکل نبود آب آشامیدنی بهداشتی رنج می‌برند.
«محمد امیری» یکی دیگر از ساکنان روستای قاسم آباد اظهار داشت: به دلیل غیر بهداشتی بودن آب چاههای کشاورزی بیشتر مردم دچار بیماری‌های کلیوی شده‌اند.
مدیر آب و فاضلاب روستایی ایرانشهر در پاسخ به مشکلات مردم روستای قاسم آباد گفت: با اجرا و تکمیل پروژه آبرسانی شرق و غرب بمپور مشکل آب این روستا حل می‌شود.
«محمدرضا کلکلی» افزود: یک چاه آب در روستای قاسم آباد وجود داشت اما به سبب مشکلات بهداشتی بسته شد و یک چاه دیگر در پایین دست روستا حفر شده است که جوابگوی تمام مردم نیست.

تایید حبس یک طنزنویس در دادگاه تجدیدنظر

دادگاه تجدیدنظر استان تهران با رد درخواست تجدیدنظر محمدرضا عالی‌پیام متخلص به “هالو”، محکومیت ۱۵ ماه حبس این شاعر و طنزپرداز منتقد را تایید کرد.
به گزارش هرانا به نقل از بهار، عالی‌پیام پیش‌تر در آخرین روزهای تیرماه امسال، از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به مجموعه اتهامات “اهانت به مقدسات اسلام”، “اهانت به بنیان‌گذار جمهوری اسلامی”، “اهانت به مراجع مسلم تقلید” و “اهانت به رهبر جمهوری اسلامی” مجموعا به یک سال و سه ماه حبس محکوم شده بود. او هم‌چنین در کیفرخواست صادرشده در دادگاه بدوی، به «سیاه‌نمایی علیه نظام جمهوری اسلامی و تحریک مردم به عدم مشارکت در انتخابات» متهم شده بود.
محمدرضا عالی‌پیام که حرفه‌ی اصلی‌اش فیلنامه‌نویسی و فیلم‌سازی است در دهه‌ هفتاد از سوی وزارت ارشاد از فعالیت سینمایی ممنوع شد و در تمام این سال‌ها به سرودن و نگارش اشعار و نوشته‌های طنز در نشریات کشور مشغول بود، پس از انتخابات خردادماه با انتشار سروده‌هایش در شبکه‌های اجتماعی، شهرتی دوچندان یافت. با تایید محکومیت حبس  عالی‌پیام در دادگاه تجدیدنظر، این حکم قطعی شده و در مرحله‌ی اجرا قرار گرفته است.

۱۳۹۳ آذر ۲۶, چهارشنبه

اکنش ها به سخنان برادر رهبر دفتر هاشمی: به خاطر بیت خامنه ای، سکوت می کنیم


اظهارات  محمد خامنه ای، برادر بزرگ رهبر جمهوری اسلامی بر علیه هاشمی رفسنجانی در نشریه ای تازه تاسیس به نام "رمز عبور"که به سپاه پاسداران وابسته است، با واکنش دفتر هاشمی رفسنجانی مواجه شده و این دفتر سخنان برادر ولی فقیه را "ساختارشکنانه"، "خلاف ادب" و مملو از توهین به آیت الله خمینی و نظام جمهوری اسلامی دانسته است.
دفتر هاشمی رفسنجانی  در این جوابیه، چندین بار از "سکوت برخی از مدعیان" که حالا نقش تماشاچی را بازی می کنند گله کرده و خواستار موضع گیری آنها شده است.
این دفتر البته در پایان اعلام کرده که "مطالب زیادی از حرف ها و اقدامات ناسپاسانه وی[محمد خامنه ای] هست که به خاطر حفظ آبرو و و حرمت بیت شریف خامنه ای از بیان آن خود داری  می کند".
محمد خامنه ای هفته گذشته و برای دومین بار در دو سال گذشته، در سخنان تندی، به هاشمی رفسنجانی حمله کرد اما حجم اتهام ها و توهین های او در حدی بود که نشریه مذکور، بلافاصله پس از انتشار، این سخنان را حذف  و نسخه های چاپی آن را جمع کرد.
با این حال، سایت "نامه نیوز"، متن کامل این گفت و گو را منتشر کرد.
خبرنگار گفت و گو کننده با محمد خامنه ای،  خود در لید  این مصاحبه حیرت اش از سخنان برادر بزرگ خامنه ای را پنهان نکرده و نوشته بود: "تپه‌های سرسبز عباس آباد و دفتر بنیاد حکمت اسلامی صدرا در یک صبح بارانی پاییزی فضای خوبی برای یک گفت‌وگوی آرام با آیت‌الله سیدمحمد خامنه‌ای می‌ساخت اما پس از چند دقیقه گفت‌وگو دریافتم که در حال تجربه یکی از جنجالی‌ترین مصاحبه‌هایم هستم. بااقتداری که به نظر می‌رسید خانوادگی باشد، به سؤالاتی که پیشتر برایش فرستاده بودیم، پاسخ می‌داد و ما حیرت‌زده از این همه سخنان قاطع، صریح و مستدل! این گفت‌وگو پس از آن انجام شد که «رمز عبور» در شماره‌های پیشین اش، روایتی شنیده نشده از وقایع سیاسی دهه 60 ارائه داد و این روایت مورد توجه آیت‌الله سیدمحمد خامنه‌ای قرار گرفته بود.وی پس از پیگیری‌های فراوان، راضی به مصاحبه شد و تأکید داشت که این اظهارات را نه از منظر سیاسی، بلکه به دلیل ثبت آن در تاریخ و ضرورت ارائه نسخه‌ای واقعی و شفاف از حوادث آن روزها، بیان می‌دارد. آیت‌الله تأکید می‌کند حرف‌ها و مستندات بسیار دیگری نیز دارد که اگر ضرورت ایجاب کند، آنها را نیز بازگو خواهد کرد".
در این گفت و گو، محمد خامنه ای گفته هاشمی رفسنجانی فردی قدرت طلب است و سفر مک فارلین به ایران نیز با هدف تلاش برای به رهبری رساندن وی پس از فوت آیت الله خامنه ای بوده است.او همچنین، بهشتی را با "ظاهری لیبرالیستی" و "تمامیت خواه"  و احمد  خمینی را از"جماران نشینان" و "شریک توطئه آمریکایی‌ها و از القاء کنندگان مطالب خلاف واقع و گزارش‌های دروغ به امام" معرفی کرده و  افزدوه «امام از اوّل تا آخر مبارزه و پیروزی، تحت تأثیر گروهی بودند که برای آمریکا کار می‌کردند و امام تصمیمات مهم خود را براساس القائات دیگران و اطرافیان می‌گرفتند!!»
او در ادامه گفته: "توجه اتاق فکر سیاست خارجی آمریکا و گروه صهیونیستی پشت سر آن، به راه دیگری هم بود، اول آنکه اگر شد امام را مستقیم یا غیر مستقیم از بین ببرند و شخصی مناسب و مورد قبول خود را نصب کنند و از آن راه به تدریج انقلاب را به تحلیل ببرند و ساقط کنند و اگر نشد با توجه به بیماری قلبی امام و امکان وقوع رحلت امام با صبر و تأمل به فکر جانشین امام باشند....یکی از دلایل وقوع سفر مک فارلین به ایران و میهمان هاشمی شدن او و بعد از آن افشای آن توسط بیت منتظری همین رقابت پنهانی بیت منتظری و حواشی هاشمی بر سر تماس و معامله و حتی قرارداد با آمریکا و اقمار او بود. یعنی سفر مک فارلین را بیت منتظری قاپیدن آمریکا توسط رقیب می‌دانستند و لذا پته هاشمی را بر آب زدند تا به تصور آنها از طرف امام مطرود و منزوی و حتی محاکمه و رسوا شود و خودشان در مقام طرف معامله با آمریکا باقی بمانند".
او افزوده: "آمریکا در گوشه چشم شیخ اکبر هاشمی را هم نامزد کرده بود و به‌خوبی نقاط ضعف او را می‌دانست. بخت با هاشمی یار بود که چند نفر نماینده وطن دوست احساس مسوولیت کردند و تن به قضا دادند و سؤال خود را مطرح کردند و با یک توطئه همه جانبه بلایی که رسیده بود از سر هاشمی گذشت و به آن چند نماینده مظلوم خورد، و سید مهدی هاشمی هم سرش را بر سر این قمار از دست داد و توسط گروه رقیب به محاکمه و اعدام سپرده شد... تحلیل آمریکایی تثبیت آینده نفوذشان در ایران و به تحلیل بردن تدریجی نظام اسلامی و انقلابی بود و با این سفر می‌خواستند به موضع مطمئنی برسند. در واقع ملاقات مهم و محرمانه مک فارلین، برای محکم کاری و قرارداد رسمی با طرف ایرانی بود و شاید به نظر آنها بیت منتظری مهره سوخته‌ای بود و گزینه هاشمی قطعی و تمام شده به نظرشان می‌رسید. ین ملاقات‌ها کاملاً حساب شده و امنیتی بود، مک فارلین با گذرنامه ایرلندی و با نام دروغی به ایران آمده بود. برای آنکه سفر او کشف نشود، به کمک یکی از هم‌دستان آنها در سپاه آن روزگار، او را بدون عبور از گذرگاه‌های رسمی مستقیما به هتل برده بودند، بدون آنکه کسی حتی مأمورین حساس دولتی متوجه شوند. پس از یک جلسه مقدماتی، قاعدتا خود هاشمی وارد مذاکره شده بود چون مسلما شخص دوم آمریکا حاضر نبود پیام و هدایای خود را به کس دیگری غیر از مقام بالا (رئیس مجلس) بدهد گر چه به دروغ این ملاقات را منکر شدند و گفتند که مک فارلین از اینکه با مقامات عالیه روبه‌رو نشده عصبانی بوده. ولی خود هاشمی در جلسه غیر رسمی مجلس (که ضبط شده) پس از بروز فضاحت موضوع هرگز نگفت که ملاقاتی نکرده است بلکه گفت: حیف نگذاشتند که کار به آخر برسد چون این کار یک «فتح الفتوح» بود".
محمد خامنه ای در سخنان طولانی اش درباره هاشمی رفسنجانی بارها او را به قدرت طلبی و تلاش برای رهبر شدن متهم کرده است.
با وجود حذف این مصاحبه از روی بیشتر سایت های اصولگرا، روز گشته دفتر هاشمی رفسنجانی با انتشار جوابیهای سرگشاده، به آن واکنش نشان داد.
این دفتر که متن خود را با عنوان "این تذهبون؟!" منتشر کرده، نوشته است: "آنانی که عبارت تنبیهی و سؤالی «این تذهبون؟!» را در ادبیات سیاسی انقلاب اسلامی شنیده‌اند، خوب می‌دانند که امام عزیز این عبارت را زمانی بر زبان جاری کردند که گروهی با تجاهل و تغافل، نسبت به حقانیت انقلاب اسلامی، در صدد آمریکایی جلوه دادن مبارزات مردم و نهضت روحانیت در ایران بودند... این سخنان که معلوم است از نهایت خشم مولی الموحدین علی نسبت به جهالت یک عده عالم!! بر زبان آمده است... گویا این شخص با سؤاستفاده از فضای غبارآلوده زمان که یاران و اهل بیت امام عزیز را به جرم وابستگی‌های علمی و ن سبی می‌نوازند و دیگران به تماشا نشسته‌‌اند و فعلاً سکوت اختیار کرده‌اند! متوسل به نشریه‌ای وابسته به جریان انحرافی می‌شود که فهرست مطالب آن در ۷ شماره نشان می‌دهد که از الفبای رسانه‌ای، فقط توهین و تهمت را به عنوان «رمز عبور» از راه اندیشه‌های امام و زنده نگه داشتن القائات جریان انحرافی، آموخته است که البته بر گردانندگان آن نشریه هرجی نیست. اما تعجب از رسانه‌های مدعی ارزش‌مداری و پیروی از امام و رهبری است که با ذوق و ولع تمام، هر مطلبی را، ولو حاوی توهین به امام، رهبری و بزرگان انقلاب اسلامی، صرفاً به‌خاطر اینکه توهین به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در آن برجسته است، منتشر می‌کنند و گویا هدف، آن‌چنان وسیله را برایشان توجیه می‌کند که فراموش کرده‌اند، مطالب نویسنده سراسر توهین به امام امت، رهبری نظام و نظام اسلامی است".
دفتر هاشمی رفسنجانی اینچنین ادامه داده: "کاش دایره توهین‌های آقای محمد خامنه‌ای و افرادی امثال ایشان که معلوم است به خاطر سرباز کردن یک دمل چرکین ۲۸ ساله است، با هر دلیل و انگیزه‌ای، محدود به آیت‌الله هاشمی رفسنجانی بود و مانند بعضی از گروه‌های دیگر، با توهین و تهمت به «هاشمی عزیز» (در تعبیر امام راحل) روح بغض‌آلود خود را تسکین می‌داد، اما گویا کینه‌های او نسبت به شخص آیت‌الله هاشمی رفسنجانی آن‌قدر عمیق است که ابایی ندارد برای تخریب ایشان دانسته یا ندانسته اندیشه‌های امام را به آتش بکشد و بر تفکرات مدبرانه ایشان، خاکستر فریب بپاشد و بگوید که انقلاب از اساس طرح آمریکایی‌ها بود!!".
در پایان این نامه نیز فراز مهمی آمده است: "سابقه محبت‌های آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به ایشان به سال‌های قبل از انقلاب می‌رسد و مطالب زیادی از حرف‌ها و اقدامات ناسپاسانه وی هست که به خاطر حفظ آبرو و حرمت بیت شریف خامنه‌ای، به خصوص رهبر معظم انقلاب، از بیان آن خودداری می‌کنیم و امیدواریم مردم عزیز از تکرار توهین‌های این شخص به امام عزیز، رهبر معظم و بزرگان شهید انقلاب در این مقال بر ما ببخشایند که برای تبیین موضوع لازم بود!! و کلام آخر اینکه چرا کسانی که در جریان تصمیمات انقلاب، دفاع مقدس، توطئه‌های ریز و درشت ضد انقلابیون و منافقین در این کشور هستند، در این‌گونه موارد که بدیهات انقلاب تحریف و تخریب می‌شود، سکوت کرده و برای دفاع از نظام اسلامی، سخنان سخیف و داستان‌سرایی‌های تخیلی گروهی بغض‌آلود را پاسخ نداده و تماشاچی شده‌اند؟!"
علاوه بر دفتر هاشمی رفسنجانی، روزنامه جمهوری اسلامی هم که به لحاظ سنتی ارگان حامی او محسوب می شود  با یک روحانی نزدیک به هاشمی که در دوره هفتم مجلس حضور داشته و هم اکنون به عنوان "استاد اخلاق" شناخته می شود در اینباره گفت گو کرده است.
حجت الاسلام سید مهدی طباطبایی که با محمد خامنه ای در یک مجلس همکار بوده، گفته است: "گفته شده است که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از همان اوایل انقلاب به دنبال ارتباط با آمریکا بوده است! این کذب است. بنده چه زمانی که نماینده مجلس بودم و چه در حال حاضر نه اعتقاد و نه باور داشتم که آیت‌الله هاشمی می‌خواسته به نوعی با آمریکا ارتباط برقرار کند. بنده زودتر از هر کسی از قضیه مک‌فارلین باخبر شدم. همان روزی که این افراد وارد کشورشدند به حضور آیت‌الله هاشمی رفسنجانی رسیدم و از وی درخصوص ورود یکسری افراد خاص با هواپیمای خاص سئوال پرسیدم. خوب بنده در آن زمان نماینده مجلس بودم، آقای هاشمی رفسنجانی تنها یک کلمه پاسخ دادند و گفتندامام در جریان امر قرار دارد خیال شما راحت باشد".
او در پایان افزوده: "باید اعلام کنم که اگر تاریخ انقلاب توسط روایت کنند‌گان دست دوم و سوم نقل شود قطعا به انحراف کشیده خواهند شد، باید مسایل انقلاب توسط افرادی که در بطن انقلاب بودند نقل شود و باید بگوییم در بعضی موارد متاسفانه نقل تاریخ مدتی است در اختیار افراد دست دوم و سوم خارج از موضوع قرار گرفته است".
گفتنیست، محمد خامنه ای چند ماه قبل نیز با خبرگزاری فارس گفت و گو کرده و پس از یک دهه سکوت و کناره گیری از سیاست، با حمله به هاشمی رفسنجانی و جنبش ۸۸، او را فاقد صلاحیت کاندیداتوری برای انتخابات دانسته بود.

تعریف وظیفه نوپو از زبان فرمانده ناجا یگان ویژه؛ نیرویی برای سرکوب مردم


سرداراحمدی مقدم، فرمانده ناجا، دیروز ضمن سخنانی در توضیح فعالیت های این نیرو،با نام بردن از یگان ویژه به عنوان «نیرویی که برای سرکوب مردم است»گفت این نیروها برای محافظت از زائران کربلا به این مناطق اعزام شده اند
وی که در همایشی به مناسبت هفته پژوهش در دانشگاه علوم انتظامی امین، سخن می گفت، با اشاره به اینکه "پلیس فتنه ۸۸ را از شش ماه قبل پیش بینی کرده بود"افزود: "کسانی که حضور ذهن داشته باشند می توانند مانورها و عملیات ما را به خاطر بیاورند که در آن زمان برگزار شد."
 این اولین بارست که یک مقام نظامی جمهوری اسلامی  ازیگان ویژه به عنوان نیرویی برای سرکوب مردم یاد می کند. این سخن البته در پایگاه خبری پلیس، بدین صورت آمده "این یگان تنها برای سرکوب فتنه گران نیست" و در  متن ضبط شده گوگل: "این یگان تنها برای سرکوب کردن نیست". احمدی مقدم پیش از این گفته بود "یگان ویژه مامور سرکوب نیست بلکه یک واحد مردمی، حزب الهی و ولایت مدار در میدان برای حل مسئله است. "
این نیروکه براساس تعاریف رسمی "وظیفه کنترل اجتماعات، برخورد با اغتشاشات و تجمعات غیرقانونی، مشارکت در عملیات های ویژه ـ گروگان گیری، بمب گذاری... ـ اعزام نیرو و امداد رسانی به دیگر واحد های پلیس کشور..." را برعهده دارد مرکب از چند واحدست که عمده ترین آنها عبارتند از: واحد مردان یگان ویژه، واحد زنان یگان ویژه، واحد اسب سواران، واحد چتر بازی، واحد رهایی، واحد دریایی و واحد خلع سلاح...
این نیروها که در حمله به کوی دانشگاه تهران و حوادث پس از انتخابات ۸۸ نقشی اصلی ایفا کرده اند، از "واحد های حساس ناجا" هستند که در مراکز تمامی استان های کشور فعال اند و به گفته فرماندهان آن در عملیات مختلف "بدون اسلحه" وارد می شوند و به گفته مسئول تربیت بدنی این نیرو تنها سلاح اعضای آن "باتوم و اسلحه های پینت بال" است.  این نیرو که از آن با عنوان "نوپو"[نیروهای ویژه پاسداران ولایت] یاد می شود، در سال ۱۳۷۰ توسط سردار حسینی پایه گذاری شده و اعضای آن  "نیروهای فوق تخصصی و ویژه ای هستند که با توجه به ملاک ها و معیارهایی خاص" انتخاب می شوند که مهم ترین آنها "التزام و پای بندی عمیق به اعتقادات مذهبی و ولایت فقیه" است.
نوپو در دوره های مختلف طی مانورهایی "نمایش اقتدار" داده که مانورهای پیش از انتخابات ۸۸ که احمدی مقدم به آنها اشاره دارد از این جمله است. ماموریت های این نیرو که اخیرا برخی یگان های آن  برای "تامین امنیت و خدمت رسانی بهتر به زائران اربعین حسینی" در پایانه های مرزی شلمچه، چزابه و مهران مستقر شده اند، به تدریج افزایش یافته و در آخرین مورد یگان ویژه "رزمی شهری" و "امداد و نجات" آن نیز فعال شده اند.
این نیرو که ماموریت اصلی آن کنترل اغتشاشات است در جریان سرکوب اعتراضات مردمی به انتخابات مخدوش سال ۸۸ نقشی اساسی داشت. با این حال سردار کرمی، از فرماندهان این نیرو گفته بود: "از سال ۸۸ متوجه شدیم که باید خود را به تجهیزات خاصی مانند موانع سد کننده، انواع گازها و وسایل الکترونیکی مجهز کنیم".
پیش از این سردار احمدی مقدم گفته بود: "اگر سوریه یگان ویژه داشت، نیازی به حضور ارتش نبود."

بیلان خشونت علیه روزنامه‌نگاران در سال ۲۰۱۴

 بیلان خشونت علیه روزنامه‌نگاران جهان در سال ۲۰۱۴ روز سه‌شنبه ۱۶ دسامبر / ۲۵ آذر از سوی سازمان گزارشگران بدون مرز منتشر شد. ایران با ۱۹ روزنامه‌نگار زندانی سومین کشوری است که بیشترین روزنامه‌نگار زندانی در جهان را دارد.
به گزارش هرانا به نقل از رادیو زمانه، با ۶۶ روزنامه‌نگار کشته‌شده در سال ۲۰۱۴، تعداد روزنامه‌نگارانی که در ۱۰ سال گذشته به‌هنگام کار کشته شده‌اند، به ۷۲۰ نفر رسید. با این حال میزان کشته‌شدگان امسال نسبت به سال گذشته ۷ درصد کاهش داشته است. در سال گذشته ۷۱ روزنامه‌نگار کشته شده بودند.
دو سوم تعداد کشته‌شدگان سال جاری میلادی در مناطقی بوده که در آن‌ها درگیری و تنش‌های نظامی وجود دارد. در این میان سوریه با ۱۵ کشته مرگ‌بارترین کشور برای روزنامه‌نگاران است و پس از آن فلسطین (غزه) با هفت کشته، اوکراین با شش کشته و عراق و لیبی هر کدام با چهار کشته قرار دارند.
در بیلان خشونت علیه روزنامه‌نگاران در سال ۲۰۱۴ به شیوه‌های جدید کشتار روزنامه‌نگاران در جهان اشاره شده است. این شیوه‌های جدید عموماً توسط گروه‌های اسلامگرای تندرو به‌کار برده شده است.
در این میان افزایش ۱۰۰ درصدی قتل روزنامه‌نگاران زن قابل تأمل است. در سال گذشته سه روزنامه‌نگار زن کشته شده بودند اما امسال این تعداد به شش نفر رسید.
بر پایه آمار گزارشگران بدون مرز در سال ۲۰۱۴، ۱۱۹ روزنامه‌نگار نیز ربوده شده‌اند که این آمار ۳۷ درصد نسبت به سال گذشته افزایش داشته است. در سال گذشته ۸۷ روزنامه‌نگار ربوده شده بودند.
ربودن روزنامه‌نگاران که یا به آزادی آن‌ها منجر شده و یا به مرگ و گروگان‌گیری آن‌ها، به‌طور عمده در خاورمیانه و شمال آفریقا صورت گرفته است. با این‌ حال بیشترین آمار ربودن روزنامه‌نگاران در اوکراین و با ۳۳ نفر بوده است. پس از اوکراین به ترتیب لیبی با ۲۹ روزنامه‌نگار، سوریه با ۲۷، عراق با ۲۰ و مکزیک با ۳ روزنامه‌نگار ربوده‌شده در مکان‌های بعدی قرار دارند.
ارعاب روزنامه‌نگاران در سال گذشته چنان وجوه گوناگونی داشته که تعداد روزنامه‌نگارانی که راه تبعید را برگزیدند دو برابر سال گذشته بوده است. امسال ۱۳۹ روزنامه‌نگار مجبور به ترک کشور خود شده‌اند. جمهوری اسلامی ایران با ۹ روزنامه‌نگار در میان کشورهایی که بیشترین روزنامه‌نگاران را مجبور به ترک کشور می‌کنند در رتبه چهارم قرار دارد. بالاتر از ایران، لیبی با ۴۳ روزنامه‌نگار، سوریه با ۳۷ و اتیوپی با ۳۱ روزنامه‌نگار قرار دارند.
سازمان گزارشگران بدون مرز می‌گوید در سال ۲۰۱۴، ۸۵۳ روزنامه‌نگار در جهان دستگیر شده‌اند که ۱۷۸ نفر همچنان در زندان به‌سر می‌برند. در میان ایران با ۱۹ زندانی پس از چین (با ۲۹) و اریتره (با ۲۸) در رتبه سوم قرار دارد. پس از این سه کشور، مصر با ۱۶ و سوریه با ۱۳ روزنامه‌نگار زندانی قرار دارند.
این گزارش می‌افزاید که در سال جاری میلادی یک‌هزار و ۸۴۶ روزنامه‌نگار در جهان یا تهدید شده‌اند یا مورد حمله قرار گرفته‌اند. این آمار به‌ویژه در کشورهایی که در آن‌ها تظاهرات و اعتراضاتی برپا شده، بالا بوده است. از جمله در اوکراین، ونزوئلا، ترکیه و هنگ‌کنگ.
در بیلان گزارشگران بدون مرز، پنج منطقه در جهان به‌عنوان خطرناک‌ترین مناطق برای روزنامه‌نگاران معرفی شده است. این مناطق عبارتند از، مناطقی از سوریه و عراق که تحت کنترل گروه دولت اسلامی (داعش) قرار دارد؛ شرق لیبی، بلوچستان پاکستان، دونتسک و لوگانسک اوکراین و منطقه انتیوکیا در کلمبیا.
سازمان گزارشگران بدون مرز از سال ۱۹۹۵ به این سو هر سال بیلان خشونت علیه روزنامه‌نگاران را منتشر کرده است.

خانواده امیر میرزایی حکمتی از اعتصاب غذای او در زندان اوین خبر دادند

خانواده امیر میرزایی حکمتی تفنگدار پیشین نیروی دریایی آمریکا که در ایران زندانی ست، از اعتصاب غذای او در زندان اوین خبر دادند.
به گزارش هرانا به نقل از رادیو فردا، سارا میرزایی حکمتی خواهر این زندانی سیاسی، در ایمیلی که برای خبرگزاری آسوشیتدپرس فرستاده، اعلام کرده که برادرش از روز سه‌شنبه ۲۵ آذرماه اعتصاب غذای خود را شروع کرده است.
در این نامه از باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا خواسته شده که در مذاکرات هسته‌ای با ایران، موضوع آزادی امیر میرزایی حکمتی نیز مطرح شود.
امیر میرزایی حکمتی مهرماه سال۱۳۹۰ زمانی که به گفته خانواده‌اش برای دیدار با بستگان خود به ایران سفر کرد، به اتهام جاسوسی برای سازمان اطلاعات مرکزی امریکا بازداشت شد. او ابتدا به اعدام محکوم شده بود که این حکم در دیوان‌عالی کشور به ده سال زندان تغییر یافت

محاکمه و احضار هشت شهروند بهایی در مشهد

 هشت شهروند بهایی در شهر مشهد توسط نهادهای قضایی و امنیتی احضار و محاکمه شدند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز چهارشنبه ۲۶ آذر ماه، چهار شهروند بهایی ساکن مشهد به نام‌های «می‌خلوصی»، «دری امری»، «ساقی فدایی» و «شایان تفضلی» به اتهام تبلیغ علیه نظام (به واسطه تبلیغ آیین بهایی) در دادگاه انقلاب مشهد محاکمه شدند. قرار است حکم این افراد طی روزهای آینده اعلام شود. یاداوری می‌شود این شهروندان بهایی بیش از یک ماه است که به قرار وثیقه آزاد می‌باشند.
همچنین در روز یک شنبه ۲۳ آذر ماه، چهار شهروند بهایی دیگر به نام‌های «نگار ندافی»، «افشین نیک آیین»، «پروانه رفیعی» و «ستاره فدایی» به ستاد خبری اداره اطلاعات مشهد احضار شدند که پس از چند ساعت بازجویی آزاد گردیدند. از دلایل احضار و موارد بازجویی این افراد اطلاعی در دست نیست.

۱۳۹۳ آذر ۲۲, شنبه

زنان کشاورز از هیچ حمایت اجتماعی برخوردار نیستند

 مسئول کانون شوراهای اسلامی کار استان گیلان گفت: باوجود آنکه حدود ۶۰ درصد کشاورزی این استان بر دوش زنان است اما زنان کشاورز از هیچ حمایت اجتماعی برخوردار نیستند.
به گزارش هرانا، غلامحسین فلاحتی با اعلام این مطلب به ایلنا گفت: در استان گیلان کشتزار‌ها همچنان به شیوه سنتی اداره می‌شوند و بنابراین کارگران کشاورز که بیشتر زن هستند از حقوق قانونی خود محروم هستند.
وی یادآور شد: در کشاورزی به شیوه مکانیزه که در حدود ۴۰ درصد از کشتزارهای گیلان اعمال می‌شود مردان به عنوان نیروی فنی ماهر پشت دستگاه‌ها حضور دارند اما در سایر کشتزار‌ها زنان هنوز با دست مشغول کار هستند.
وی با یادآوری اینکه کارگران کشاورز دارای مشاغل فصلی هستند افزود: از جمله موارد محرومیت‌های کارگران کشاورز به ویژه کشاورزان زن عدم برخورداری از پوشش‌های بیمه تامین اجتماعی است.
این مقام صنفی با یادآوری اینکه کار کشاورزی در ردیف مشاغل سخت و زیان‌آور قرار دارد گفت: به دلیل نبود بسترهای فرهنگی لازم کارگران و کارفرمایان کشاورز از اهمیت پوشش بیمه تامین اجتماعی بی‌خبر هستند.
به گفته مسئول کانون شوراهای اسلامی کار استان فارس شدت این بی‌اطلاعی در میان کشاورزان زن به حدی است که این کارگران ترجیح می‌دهند برای حفظ درآمد خود از حقوق قانونی خود چشم پوشی کنند.
فلاحتی بابیان اینکه در حال حاضر در آمد روزانه کشاورزان زن بالغ بر ۴۰ هزار تومان است‏، گفت: دلیل این پرهیز از بی‌اطلاعی نمی‌تواند ریشه اقتصادی داشته باشد زیرا در صورتی این کارگران بیمه باشند هزینه روزانه آن‌ها در ‌‌نهایت حدود ۱۰ هزار تومان گران‌تر خواهد شد.
این فعال کارگری گفت: محرومیت کارگران کشاورز به ویژه کشاورزان زن از پوششهای بیمه‌ای درحالی است که مطابق قوانین کار و تامین اجتماعی تمامی کارگران فصلی از حق دسترسی به خدمات بیمه‌ای برخوردار هستند.

وخامت جسمی اعتصابیون زندان ارومیه و تداوم اعتصاب غذا در این زندان

هشت تن از زندانیان سیاسی و امنیتی اعتصاب کننده در زندان مرکزی ارومیه به دلیل وخامت حال به بهداری این زندان اعزام شدند با این حال اعتصاب کنندگان پس از بیست و دو روز همچنان به اعتصاب غذا در این زندان ادامه می‌دهند.
به گزارش خبرگزاری هرانا ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، هشت زندانی سیاسی و امنیتی زندان مرکزی ارومیه به نامهای «علیرضا رسولی، علی احمد سلیمان، علی افشاری، شیرکو حسن‌پور، یوسف کاکه ممی، خضر رسولی‌راد، محمد عبدالهی، عبدالرضا رسولی، سیروان نژاوی» روز جاری به دلیل وخامت وضعیت جسمی ناشی از اعتصاب غذا به بهداری زندان اعزام شدند، بهداری زندان بر اساس افت نگران کننده فشار خون و کاهش وزن زندانیان قصد تزریق سرم به این افراد را داشت که با ممانعت زندانیان مذکور روبه رو شد، این زندانیان علیرغم ضعف جسمانی به بند محل استقرار خود برگشتند.
همچنین لازم به ذکر است مسئولان زندان در پاسخ به یکی از خواسته‌های صنفی زندانیان در مورد اجرای اصل تفکیک جرایم مدعی شده‌اند که به دلیل جمعیت سی نفره زندانیان سیاسی و امنیتی امکان تعلق یک بند به آنان وجود ندارد این در حالی است که زندانیان عقیدتی مدعی هستند که حداقل ۴۵ زندانی سیاسی و امنیتی دیگر در بندهای مختلف این زندان پراکنده هستند و جمعیت این قبیل زندانیان به مراتب بسیار بیشتر از ادعاهای مسئولین زندان است.
زندانیان سیاسی و امنیتی محبوس در بند ۱۲ زندان مرکزی ارومیه، از روز پنج‌شنبه ۲۹ آبان ماه در اعتراض به عدم تفکیک جرایم و برخی دیگر از مشکلات صنفی خود دست به اعتصاب غذای نامحدود زده‌اند اما هم‌چنان به خواسته‌های ایشان توجهی نمی شود. اسامی ۲۶ نفر از زندانیان سیاسی که در بند ١٢ زندان مرکزی ارومیه هم اکنون در اعتصاب غذا به سر می‌برند عبارت است از؛ علی افشاری، ولی افشاری، حبیب افشاری، کیهان درویشی، شیرکو حسن‌پور، محمد عبداللهی، خزر رسولی‌راد، سامان نسیم، امیر ملادوست، سیروان نژاوی، جعفر میرزایی، ابراهیم رضاپور، محمد عبدالبخت، عبدالله اصغری، عبدالرحمان سلیمان، سیدسامی حسینی، عبدالله حمودی، احمد تموئی، عثمان مصطفی‌پور، بهروز آلخانی، مصطفی الرحمان، یوسف کاکه‌ممی، سیدجمال محمدی، علیرضا رسولی، شورش افشاری و مصطفی داوودی.

۱۳۹۳ آذر ۲۱, جمعه

ولت به افزایش قیمت‌ها می‌گوید اصلاح قیمت گرانی نان در تنور دعوای سیاسی


با وجود اعلام رسمی افزایش قیمت نان در هفته گذشته به میزان ۳۰ درصد که دولت نام آن را "اصلاح قیمت"ها گذاشته، برخی از نمایندگان مجلس از افزایش ۶۰ درصدی نان در برخی شهرها و حوزه های انتخابیه خود خبر می دهند.
در همین حال، افزایش انتقادها از گران شدن قیمت نان که بیش از همه در رسانه های راستگرای مخالف دولت به آن پرداخته می شود، واکنش روزنامه های حامی دولت را بر انگیخته و از جمله روزنامه آرمان در شماره روز گذشته اش منتقدان به افزایش قیمت نان یا همان اصلاح قیمت ها را "فرصت طلبان سیاسی" خطاب کرده و تصمیم دولت را اجتناب ناپذیر دانسته است.
اعتراض ها به افزایش اصلی ترین ماده غذایی طبقات کم درآمد پس از آن صورت می گیرد که قیمت گوجه فرنگی نیز با افزایش ۵۰ درصدی در روزهای گذشته همراه بود و همین امر موجب شد تا رسانه های منتقد دولت، فرصت را برای گرفتن انتقام تمسخر احمدی نژاد که در واکنش به گرانی گوجه فرنگی گفته بود "بیایید از محله ما گوجه فرنگی بخرید" مناسب ببینند. در همین راستا روزنامه مهرداد بذرپاش به نام "وطن امروز" در هفته گذشته در صفحه نخست خود عکس بزرگی را با تیتر "جیغ بنفش گوجه" منتشر کرد و از حسن روحانی پرسید که قیمت گوجه فرنگی در محله آنها چند درصد افزایش یافته است.
در پی این اقدام روزنامه وطن امروز، رسانه های نزدیک به دولت به دفاع از سیاست های قیمتی حسن روحانی بر آمده اند.از جمله روزنامه آرمان در شماره دیروز خود، در یادداشتی نوشت: "نان و گوجه فرنگي اين روزها سوژه بسياري از رسانه‌ها، پيامك‌ها و تبادل داده‌ها در شبكه‌هاي مجازي است. از جوك و طنز و كاريكاتور تا كنايه و مزاح و متلك اين روزها پيرامون گراني اين دو كالا دست به دست شده و بخش عظيمي از محاورات روزمره در فضاي حقيقي و مجازي را به خود اختصاص داده است. بخشي از اين واكنش‌ها طبيعي بوده و عادتي رايج در مراودات شهروندان است اما بخش ديگري از واكنش‌ها كمي تا مقداري سوال‌برانگيز بوده يا بهتر بگوييم معطوف به سوءاستفاده و فرصت طلبی دست‌هاي پيدا و پنهاني است كه مي‌خواهند در اين بحبوحه با توجه به حساسيت عمومي نسبت به اين مقولات، بهره‌برداري سياسي كرده و به زعم خود نقطه ضعفي يافته‌اند تا تيرهاي طعن و كنايه را روانه دولت سازند و چنين جلوه دهند كه رويكردها و عملكردهاي عيان و واضح دولت در مهار تورم و موج افسار گسيخته افزايش قيمت‌ها يا فاقد كارايي بوده يا تاثير خود را از دست داده است. گويي آنان تورم ۴۵ درصدی و افزایش لحظه‌ای قیمت‌ها یا کاهش دارایی‌های مردم طی مدت کوتاهی به یک‌سوم را با افزایش بی‌سابقه قیمت ارز فراموش کرده‌اند یا گویی از یاد برده‌اند دولتی که بیشترین درآمدهای نفتی را در تاریخ این سامان در اختیار داشته در نهایت رکود اقتصادی، افزایش بیکاری و افزایش قیمت در کالاهای اساسی آن هم تا چند صد درصد را رقم زد و آنان جز به علامت تایید و رضا سر تکان ندادند و لب به اعتراض نگشودند، حال افزایش ۳۰درصدي قيمت نان كه با توجه به شيب ملايم تورم امري طبيعي بوده و براي بالابردن كيفيت نان و حفظ كارآفرينان اين عرصه گريزي از آن نبوده را دستمايه تخريب‌هاي ناموزون خود كرده‌اند، آنان نمي‌خواهند اين حقيقت بديهي را بپذيرند كه افزايش موسمي قيمت اقلام كشاورزي چون گوجه فرنگي همه ساله در برهه‌هايي اينچنيني به دلايل طبيعي رخ داده و دولت نيز به تدريج بازار اين محصول را كنترل مي‌كند".
در این میان، برخی نمایندگان مجلس هم از جمله علیرضا سلیمی نماینده محلات و دلیجان که از منتقدان دولت محسوب می شود، دیروز در اظهاراتی از افزایش ۵۹ درصدی قیمت نان در برخی شهرها خبر داده و خواستار تخصیص سهم یارانه ثروتمندان به بخش نان شده است.
به نوشته فارس، او گفته است: "از دولت می خواهیم که در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی خود نگاه به قشر محروم را به صورت ویژه مدنظر قرار دهد. در یک سو در لایحه بودجه ۹۴ میزان یارانه‌ها را افزایش نمی دهند اما شاهدیم به یکباره قیمت نان افزایش پیدا می‌کند که همین موضوع مشکلاتی را برای مردم در پی خواهد داشت. دولت هرچه سریع‌تر درباره قیمت نان تدبیر لازم را اتخاذ کند زیرا امروز مردم برای تامین قوت اصلی خود با مشکل مواجه شده‌اند. نان در برخی از شهرها تا ۵۹ درصد افزایش قیمت داشته که همین افزایش قیمت مردم را دچار مشکل کرده است. امروز با افزایش قیمت نان هزینه خانوار افزایش پیدا کرده بدون آنکه درآمدها افزایش پیدا کند. به دولت پیشنهاد می کنم یارانه ثروتمندان را به بخش نان اختصاص دهد تا مشکلات مردم در این زمینه کاهش پیدا کند".
گفتنی اینکه در فهرست منتقدان تصمیم دولت، نام سید رضا اکرمی، رئیس نهاد ریاست جمهوری و از نزدیکان به حسن روحانی نیز دیده می شود.
او دیروز ضمن انتقاد از افزایش قیمت نفت، گفته است: "برای دبیر شورای اقتصاد دولت نامه‌ای را در این باره ارسال کردم و بر تورم‌‌زا بودن این کار تاکید کرده‌ام اما از طرفی آنها دلایل خود نظیر هزینه‌های جانبی نانوایان و کیفیت را مطرح می‌کنند. موضوع افزایش قیمت خرید گندم در سال آینده نیز یکی از دلایل بالا بردن قیمت نان بود که البته می‌توانستند این کار را در زمان لازم انجام دهند و به مردم اطلاع‌رسانی کنند. در مورد افزایش قیمت نان نمی‌توان یک نسخه را برای سراسر کشور پیچید؛ به عنوان نمونه یک خانواده دو نفری در طول روز مقدار کمی نان مصرف می‌کند اما یک خانوار چند نفره در جنوب شهر تعداد بیشتری نان مصرف می‌کند و این افزایش قیمت برای او سخت است. دولت می‌توانست در این خصوص میان شهرها و مناطق تفکیک قائل شود و یا اینکه دو گونه نانوایی آزادپز و دولتی تاسیس شود".
در همین حال، مرکز آمار ایران نیز روز گذشته گزارش ماهانه خود در خصوص قیمت خوراکی ها و آشامیدنی ها را بدون اشاره به افزایش ۳۰ الی ۶۰ درصدی قیمت نان منتشر کرده که یا این حال حکایت از افزایش قیمت ها دارد.
آنطور که مرکز آمار ایران اعلام کرده، شاخص کل قیمت کالاها و خدمات مصرفی خانوارهای روستایی کشور در آبان عددی معادل ۲۰۸.۵ است که نسبت به ماه قبل ۱.۲ درصد افزایش پیدا کرده است.
این مرکز اعلام کرده: "افزایش شاخص کل نسبت به ماه مشابه سال قبل (تورم نقطه به نقطه) ۱۲.۱ درصد است که نسبت به تورم نقطه به نقطه مهر ماه ۰.۳ درصد افزایش یافته است. درصد تغییرات شاخص کل در ۱۲ ماهه منتهی به آبان سال جاری نسبت به دوره مشابه سال قبل (تورم ۱۲ ماهه) ۱۷.۳ درصد است که نسبت به نرخ تورم روستایی مهر ماه ۱.۶ درصد کاهش یافته است. شاخص گروه عمده خوراکی‌ها، آشامیدنی‌ها و دخانیات نیز در این ماه به رقم ۲۲۷.۹ رسید که نسبت به ماه گذشته افزایش ۱.۶ درصدی را نشان می‌دهد. همچنین شاخص گروه اصلی خوراکی ها در ماه مورد بررسی به عدد ۲۲۴.۵ رسید که نسبت به ماه قبل ۱.۷ درصد افزایش داشته است. شاخص این گروه نسبت به مدت مشابه سال قبل نیز ۷.۳ درصد افزایش داشته و نرخ تورم ۱۲ ماهه آن ۱۴.۹ درصد است".

آیا تهران تنها ۱۵ هزار کارتن خواب دارد؟ از هر ۴ ایرانی؛ یک نفر زاغه نشین


یک ماه پس از اعلام رقم کارتن خواب های شهر تهران که سردار قالیباف تعداد آنها را ۱۵ هزار نفر می داند، سازمان جهانی برنامه توسعه انسانی یا همان "برنامه عمل" سازمان ملل در گزارش سالانه اش آماری درباره ایران منتشر کرده که نشان می دهد ۲۵ درصد ایرانیان در زاغه ها زندگی می کنند؛خبری که با وجود عدم اعلام دقیق نرخ "خط فقر"، با گفته های چندی پیش وزیر اقتصاد که اعلام کرده بود ۳۱ درصد از مردم ایران به زیر خط فقر سقوط کرده اند، همخوانی دارد.
به نوشته سایت های خبری داخلی، در گزارش سال ۲۰۱۴ سازمان توسعه انسانی سازمان ملل اعلام شده است که ایران در حال حاضر با پدیده زاغه نشینی دست به گریبان است و ۲۵.۱ درصد از جمعیت ایران در زاغه ها زندگی می کنند.
به نوشته این سایت ها، این رقم با توجه به جمعیت ۷۷ میلیونی ایران بدین معناست که از هر ۴ ایرانی، یکی در زاغه ها زندگی می کند و از شرایط وخیم اقتصادی و غذایی و بهداشتی رنج می برد.
در همین حال، با توجه به این گزارش، رسانه های داخلی درباره دیگر شاخص های توسعه انسانی در ایران نیزنوشته اند: "در شاخص محیط زیست، سرانه انتشار دی اکسیدکربن ایران ۷.۶۸ تن است. طبق بررسیUNDP، ۹۹.۵۲ درصد از منابع انرژی اصلی ایرانی ها، سوخت های فسیلی است. همین طور، براساس این گزارش، ۱۹.۶ درصد از منابع طبیعی ایران در سال ۲۰۱۴ کاهش پیدا کرده است. البته ۶.۸ درصد از مساحت کل زمین ایران، منطقه جنگلی است. اما طبق آن چیزی که سازمان جهانی برنامه توسعه انسانی اعلام کرده، ۶۷.۸۵ درصد از کل منابع آب تجدید پذیر ایران برداشت می شود. علاوه بر این، تعداد مرگ و میر ایرانی ها براثر بلایای طبیعی هرسال در هر یک میلیون نفر، ۱.۸ نفر تخمین زده شده است".
جالب آنکه گزارش شاخص توسعه انسانی در گزارش سازمان ملل درباره ایران در اکثر بخش ها به دلیل سیاست های دولت محمود احمدی نژاد در عدم انتشار آمار خالی مانده و اطلاعی از آنها از جمله تعداد افراد زیر در آمد ۱ دلار در ایران و... وجود ندارد.
خبر تکاندهنده زندگی بیش از یک چهارم جمعیت ایران در زاغه ها در حالیست که بر اساس گزارش دولت به دنبال اجرای طرح هدفمندی یارانه ها هم‌اکنون ۳۱ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر هستند و با این حساب از هر سه خانوار ایرانی یک خانوار زیر خط فقر قرار دارد.
نشریه شادا (نشریه رسمی وزارت امور اقتصادی و دارایی) در تیرماه امسال اعلام کرد: "بررسی‌هایی که وزارت مسکن و شهرسازی برای اجرای طرح‌های مسکن انجام داده، ‌نشان می‌دهد قدرت اقتصادی خانواده‌ها طی دوره نخست اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها ۲۵ درصد کاهش داشته است.حتی پیش از این از هر صد خانواده‌ای که وارد بازار مسکن می‌شدند، حداقل ۶۰ خانوار به سمت مسکن ملکی می‌رفتند ولی همین عدد در حال حاضر به ۶۵ خانوار رسیده که به سمت مسکن اجاره‌ای می‌روند".
گزارش وزارت اقتصاد و دارایی در حالی به تخمین میزان درصد خانوارهای زیر خط فقر و نسبت مالکیت آنها پرداخته که با وجود تغییر دولت در ایران ، کماکان تغییری در رویه اعلام شاخص ها و آمارهای اقتصادی به چشم نمی خورد و نرخی که بر اساس آن بتوان به ارزیابی آمار دقیق شهروندان سقوط کرده به زیر خط فقر پرداخت در دسترس نیست.
با این حال مدتیست که رسانه ها به پیشنهاد اقتصاد دانان و کارشناسان، خط فقر را بین دو و نیم الی سه میلیون تومان در ماه بر آورد کرده اند که با احتساب این رقم، تمامی جمعیت کارگری کشور که حقوق ماهانه اش یک پنجم خط فقر است، حتی از خط فقر نیز پایین تر ارزیابی می شود.
در همین حال با توجه به گرایش روز افزون شهروندان به اجاره نشینی که در سرشماری اخیر مرکز آمار جمعیتی بالغ بر ۶۰ درصد جامعه را در بر می گیرد، مشخص می شود که وضعیت اقتصادی بسیاری از افراد که در زاغه ها زندگی نمی کنند وبه اصطلاح کارشناسان، جزو طبقه متوسط محسوب می شوند نیز در لبه پرتگاه به زیر خط فقر قرار دارد.
چندی پیش خبرگزاری ایسنا، در مطلبی برپایه گزارش سرشماری مسکن و نفوس مرکز آمار ایران که در سال ۹۱ انجام شده، نوشته بود: "متوسط زیربنای محل سکونت خانوارها در دهک‌های درآمدی شهری بیانگر آن است که کمتر از ۶۶ درصد خانوارهای این دهک‌ها در خانه‌هایی با متراژ کمتر از ۱۰۰ متر مربع و حدود ۳۴ درصد نیز در خانه‌هایی با متراژ ۱۰۰ تا ۵۰۰ متر و بالا سکونت دارند. براساس آخرین آمار هزینه-درآمد خانوارهای شهری در سال ۹۱ از مجموع ۱۰ دهک درآمدی ۱۹.۷۲ درصد از این خانوارها در خانه‌های ۱۱۱ تا ۱۵۰ متری و ۰.۳ درصد در خانه‌های ۵۰۰ متر به بالا زندگی می‌کنند که بر این اساس بیشترین و کمترین میزان متوسط متراژ محل سکونت دهک‌های درآمدی شهری رقم می‌خورد. بر این اساس، ۶.۱۴ درصد خانوارها در ۱۰ دهک درآمدی در خانه‌های ۴۰ مترمربع و کمتر، ۶.۵۰ درصد در ۴۱ تا ۵۰ متری، ۸.۶۴ درصد در ۵۱ تا ۶۰ متری، ۱۳.۷۸ درصد در ۶۱ تا ۷۵ متری، ۸.۳ درصد در ۷۶ تا ۸۰ متری، ۹.۵ درصد در ۸۱ تا ۹۰ متری، هم‌چنین ۱۳.۹ درصد در خانه‌های ۹۱ تا ۱۰۰ زندگی می‌کنند. اما کمتر از پنج درصد یعنی ۴.۸۶ از دهک‌های درآمدی در خانه‌های ۱۰۱ تا ۱۱۰ مترمربعی سکونت دارند. این در حالی است که ۱۹.۷۲ درصد در خانه‌های ۱۱۱ تا ۱۵۰ متری و ۷.۱۵ درصد در ۱۵۱ تا ۲۰۰ متر اقامت دارند.در عین حال ۲.۲۴ درصد خانوارهای شهری در ۱۰ دهک درآمدی موجود در خانه‌هایی با متراژ ۲۰۰ تا ۳۰۰ متر زندگی می‌کنند. این در حالی است که تنها ۰.۳۱ درصد ساکن مسکن ۳۰۰ تا ۵۰۰ متری هستند.بنابر گزارش مرکز آمار ایران فقط ۰.۳ درصد از مجموع خانوارهای شهری در خانه‌های ۵۰۰ متری به بالا ساکن‌ هستند.از این رو از مجموع کل دهک ها حدود ۶۶ درصد در خانه های زیر ۱۰۰ متر مربع و ۳۴ درصد نیز در خانه های ۱۰۰ به بالا ساکنند".
گفتنیست، زندگی ۲۵ درصد از مردم ایران در زاغه ها و سرپناه های فقیر در حالیست که به ادعای شهردار تهران، کلانشهر تهران تنها ۱۵ هزار کارتن خواب دارد؛ رقمی که حتی با وجود خوشبینانه ترین برآوردها درست به نظر نمی رسد.