۱۳۹۴ آذر ۹, دوشنبه

تبلیغات برای بزرگ نمایی سفر هشت ساعته منتفی شد بزرگ نمایی پوتین فقط یک روز بود


در پایان هفته ای که با بزرگ نمایی رسانه های اصولگرا از دیدار پوتین و آیت الله خامنه ای به تبلیغ برای نظامی تبدیل شد که در ابتدای ایجادش رسانه های دست راستی آن را برساخته سیا می دانستند، با حاد شدن روابط ترکیه و روسیه، پروژه تبلیغاتی تندروها برای تبدیل ایران به همپیمان مسکو بی نتیجه مهار شد و فیلم های آماده شده برای بزرگ نمایی دیدار پوتین و خامنه ای که مشاور بین المللی وی به آن بزرگ ترین حادثه سیاسی تاریخ معاصر نام داده بود، به تعبیر کاربران رسانه های اجتماعی سرزا رفت.
تدارک اول هفته پیش روزنامه های جناح تندرو، مانند کیهان و وطن امروز برای بزرگ نمایی تغییر اساسی در سیاست خارجی کشور، بر خلاف تصور اولیه نتوانست انتقاد از ولادیمیر پوتین و دولت فدراتیو روسیه را تبدیل موضوعی نقد ناپذیر کند و به سرعت کارتون و نوشته های طنز او و هدیه بدلی و ماشین ضد گلوله اش در رسانه ها منعکس شد. گرچه رسانه های تندرو همچنان به استفاده از این فرصت برای کوبیدن دولت روحانی که متهم به همفکری با آمریکا و بزک کردن چهره استکبار جهانی شده ادامه می دهند.
یکشنبه هفته پیش زمانی که ولادیمیر پوتین به بهانه شرکت در اجلاس سران کشورهای صادر کننده نفت هشت ساعتی به تهران رفت، در حالی که بدون شرکت در تشریفات معمول و بدون این که رییس جمهور به استقبالش برود با اتومبیل ضد گلوله خود راهی محل باشگاه افسران - اقامتگاه آیت الله خامنه ای - شد، و از هواپیمای وی با حرکاتی نمایشی یک صندوق آهنی بیرون کشیده شد که بعدا اعلام گشت یک جلد قران مجید دست نوشته متعلق به قرن سوم هجری که از "شریف ترین مصاحیف" است و ارزشی مادی و معنوی غیرقابل تصوری دارد، کیهان و یک روزنامه مخالف دولت به هیجان آمده و از دیداری برابر - یعنی پوتین و آیت الله خامنه ای قدرتی برابر دارند - نوشتند و آن را در جهان بی سابقه خواندند.
هنوز یادداشت روز هیجان زده حسین شریعتمداری در کیهان روز سه شنبه پیش در دست ها نگشته بود که سایت آیت الله خامنه ای مصاحبه ای با دکتر ولایتی انجام داد و وی به عنوان کسی که شانزده سال وزیر خارجه بوده و هجده سال است مشاور بین الملللی رهبری است و رمز و راز سیاست می داند این ملاقات را مهم ترین دیدار تاریخ معاصر خواند که سیاست راهبردی ایران را دیگرگون کرد.
دیدار به ظاهر غیرمتعارف پوتین و آیت الله خامنه ای بار اول به فدا شدن علی لاریجانی انجامید که محمود احمدی نژاد برای نشان دادن این که رییس شورای عالی امنیت ملی اوست نه آیت الله، لاریجانی را از دبیری آن خلع کرد و سعید جلیلی را به جای وی نشاند. عملی به شدت توهین آمیز نسبت به رهبر جمهوری اسلامی که چون هنوز حکومت با احمدی نژاد در ماه عسل بود با عقوبتی روبرو نشد و علی لاریجانی هم با اشاره بیت توانست از قم نماینده مجلس شود و در مقام ریاست مجلس در مقامی بنشیند که رییس دولت ناچار باشد وی را تحمل کند. احمدی نژاد می خواست ابتکار یک تغییر بزرگ در سیاست خارجی را به نام خود ثبت کند غافل از این که روس ها خوب می دانستند که باید با چه کسی معامله کنند. امری که هشت سال بعد واشنگتن هم از آن آگاه شد و نامه باراک اوباما از طریق پادشاه مسقط یکراست به دست آیت الله خامنه ای رسید بدون این که حتی احمدی نژاد رییس جمهور از آن آگاه باشد.
روز سه شنبه کیهان قصد داشت با تجدید مطلع همچنان آتش همصدایی با روسیه و تبلیغات علیه هواداران آمریکا را ادامه دهد وقتی که محمد ایمانی در یادداشت روز این روزنامه نوشت: هر حلقومی که بزرگ‌نمایی تحرکات تروریست‌های داعش و قبیل آن را بهانه بزک‌کاری و مظلوم‌نمایی رژیم‌های متجاوز غربی قرار دهد، هم بازی داعش در نقشه آمریکایی-صهیونیستی است، بداند یا نداند. هر حلقومی که با تمرکز افراطی بر تروریسم، ناظران را از تولیدکنندگان انبوه تروریست‌های کوکی غافل کند، در زمین دشمن‌ترین دشمنان ملت ایران بازی می‌کند؛ مأموریت داشته باشد، یا فریب خورده باشد. دشمن شماره یک ملت‌‌ها آمریکا و هم‌سفرگان او هستند.
کیهان در نهایت با نقل نظر رهبر جمهوری اسلامی نوشته: برخلاف نظر برخی افراد، آمریکا بخش عمده مشکلات منطقه است نه بخشی از راه‌حل مشکلات. آمریکایی‌ها دنبال تحمیل منافع خود هستند نه حل مسائل. آنها می‌خواهند ۶۰ -۷۰ درصد خواسته‌هایشان را در مذاکره تحمیل کنند و بقیه اهداف‌شان را هم به طور غیرقانونی، عملا اجرا و تحمیل کنند. پس مذاکره چه معنایی دارد؟
حسین شریعتمداری هم در یادداشت همزمان با سفر پوتین، به گمانه زنی درباره واکنش میانه روها پرداخته و نوشته بود: این روزها، ناخرسندی توأم با عصبانیت و سراسیمگی جریان آلوده مورد اشاره را از روابط دوجانبه و حسابشده ایران و روسیه به وضوح می‌توان دید. "ترجیع‌بند" این جریان که به طور همزمان و هماهنگ از رسانه‌های داخلی تحت امر آنان و رسانه‌های تابلودار دشمنان بیرونی تکرار می‌شود، این است که روسیه قابل اعتماد نیست و احتمال آن که در روابط و معادلات فیما‌بین عهدشکنی کند وجود دارد!
نماینده ولی فقیه در کیهان در پاسخ نوشته: آیا آمریکا و سایر کشورهای غربی که برای ورود آنها لحظه‌شماری کرده و فرش قرمز پهن می‌کنید قابل اعتمادند؟! مخصوصا آن که اولا؛ خطوط ارتباطی ایران و روسیه - آنگونه که اشاره شد - کاملا تعریف شده است و ثانیا؛ - به قول جریان یاد شده - بدعهدی و مکر روسیه یک "احتمال" است که در صورت وقوع به آسانی قابل جبران و بازگشت خواهد بود ولی کینه‌توزی آمریکا "احتمال" نیست، بلکه واقعیتی غیرقابل انکار و محسوس و ملموس است.(لینک)
همان روز روزنامه دولت در واکنشی احتیاط آمیز به تحولی که جناح تندرو قصد دارد وانمود کند با سفر هشت ساعته پوتین در سیاست خارجی کشور ایجاد شده نوشت: مناسبات دوجانبه تهران- مسکو در حالی تاریخی پرفراز و نشیب را پشت سر گذاشته است که طرفین با در نظر گرفتن شرایط و تحولات کنونی منطقه در حال عبور از مشکلات گذشته و تعریف فصل تازه‌ای از تعاملات هستند. البته در برخی مسائل عمدتاً حوزه‌های اقتصادی رقابت‌هایی میان ایران و روسیه وجود دارد که صادرات گاز به اروپا را می‌توان یکی از این مسائل دانست. با این حال همکاری‌های روسیه و ایران در دریای خزر، جهان اسلام و موضوعات مختلف ادامه یافته و هر روز تقویت شده است.(لینک)

مسکو کدام طرف است؟
اما با تحولی که به دنبال سقوط سوخوی روسیه توسط جنگنده های ترکیه در مناسبات منطقه ای رخ داد زبان روزنامه های میانه رو باز شد و از جمله افشار سلیمانی در مقاله ای در بهار نوشته: تحویل سامانه موشکی اس -۳۰۰ ازسوی روسیه به ایران درحالی که هنوز نوع، زمان تحویل و تکلیف امضای قرارداد مربوطه معلوم نیست و روسیه به دلیل حضور نظامی در سوریه امکان چانه زنی بیشتری با آمریکا را نصیب خود ساخته و واکنش های آمریکا و اسراییل را درپی داشته است قابل تامل است، عدم اجرای قرارداد سال ۲۰۰۷ ازسوی روسیه و بار دیگر با اعتماد به روسیه، درصدد آزمودن، آزموده برآمدن است. درحالی که اگر روسها در موعد مقرر اس -۳۰۰ را به ایران تحویل میداد، تهران در مذاکرات هسته ای با۱ +۵از توان چانه زنی بیشتری برخوردار میشد.
سفیر پیشین ایران در باکو در مقاله بهار تاکید کرده: اگر به کمکهای نظامی آمریکا به اسراییل و همکاریهای تسلیحاتی دو کشور و مذاکرات عربستان با روسیه به منظور خرید سیستم دفاعی اس-۴۰۰ و فروش میلیاردی تسلیحات پیشرفته از سوی غرب به ویژه آمریکا به کشورهای حوزه خلیج فارس و حتی همکاریهای نظامی روسیه با برخی از این کشورها و مصر توجه داشته باشیم، بیشتر پی خواهیم برد که روسیه با نگاه ابزاری به ایران، در پی تامین خواستها و منافع خود است.(لینک)
همان روز شهروند در سرمقاله خود ضمن مهم دانستن سفر ولادیمیر پوتین به ایران نوشته: واقعيت اين است كه دولت روسيه از چند‌ سال پيش سياست خارجي خود را به نحو روشن و مشهودي تغيير داده است. روس‌ها در زمان دولت بوش تا حدود زيادي در برابر خواست‌هاي غربي‌ها و اروپاييان منفعل عمل كردند و به قطعنامه‌هاي شوراي امنيت به‌گونه‌اي رأي دادند كه مطلوب غربي‌ها و ايالات متحده بود، بدون آن‌که ما به‌ازای ارزشمندی بگیرند.
به نوشته این روزنامه: اين اتفاق نه فقط در قضاياي افغانستان و عراق، بلكه در اتفاقات لیبی نيز تكرار شد و حتي مي‌توان گفت که آنان به نوعي فريب خوردند. روس‌ها همچنین در قطعنامه‌هايي كه عليه ايران صادر شد، نيز با آمريكايي‌ها همسو شدند و در روابط اقتصادي و نظامي خود با ايران به‌ويژه در تحويل موشك‌هاي اس.اس، ٣٠٠ تغيير سياست دادند. ولي با رياست جمهوري دوباره آقاي پوتين اين خط‌مشي به آرامی تغيير كرد.
شهروند به این نتیجه گیری رسیده که:روابط روسيه و ايران پس از اين اتفاقات به‌ويژه پس از توافق ١+۵ مي‌تواند از يك ثبات و پايداري قابل قبولي برخوردار شود. مسايل ميان دوكشور نه‌تنها به موضوعات منطقه‌اي بلكه مسايل دوجانبه نظامي، صنعتي، نفت و گاز، درياي خزر و... را نيز دربرمي‌گيرد. با وجود آنكه انتقادات قابل توجهي به سياست‌هاي پيشين روسيه در مواجهه با ايران وارد است، ولي نبايد فراموش كرد كه گرايشي نيز در ايران وجود داشت و دارد كه بي‌اعتمادي نسبت به روس‌ها را ريشه‌اي و اساسي و آن را غيرقابل تغيير مي‌داند. گرايشي كه قطعا به نفع منافع ملي ايران نيست و بايد در آن تجديدنظر كرد.(لینک)
دو روز بعد از سفر پوتین به تهران، اعتماد در سرمقاله خود این پرسش را مطرح کرده و نوشته: روابط ميان كشورها از نوع روابط ميان اعضاي خانواده نيست كه براساس محبت و اعتماد و صميمت باشد. اين روابط براساس قدرت و حفظ منافع ملي است. بنابراين وقتي رابطه‌اي را با يك كشور ديگر تنظيم مي‌كنيم، بايد متوجه باشيم كه آيا قدرت لازم را براي حفظ آن رابطه داريم يا نه؟
با اين مقدمه این روزنامه نوشته: مي‌توان گفت كه در وضعيت كنوني جهان، شرايط براي ايجاد يك رابطه دوسويه و مثبت با روسيه براي ايران فراهم است. ولي اين رابطه نبايد به‌گونه‌اي باشد كه بخواهيم با اتكاي به روس‌ها در مقابل غربي‌ها بايستيم. اگر رابطه ما با غرب از وضعيت پرتنش گذشته خارج نشود، ممكن نيست كه بتوانيم از روابط با روسيه نيز بهره‌مند شويم. اتفاقا يكي از دلايلي كه هم‌اكنون روس‌ها مي‌خواهند با ايران روابط بهتري را تنظيم كنند همين بهبودي يافتن نسبي روابط ايران با غرب از تنش‌هاي قبلي است.
اعتماد یادآوری کرده: روس‌ها مثل هر كشور ديگري تعلق‌خاطري بنيادي به ايران ندارند. همچنان كه ما هم به آنان نداريم، هر دو در پي منافع ملي خود هستند، بنابراين مي‌توانيم و حتي بايد گفت ‌بايد روابط متوازني را با روسيه و غرب تعريف كنيم، كه از خلال اين روابط بتوانيم با هر دو بلوك بهترين روابط و در نتيجه منافع را داشته باشيم. ولي هيچگاه رفتاري را مرتكب نشويم كه يكي از آن دو طرف بخواهد ما را وجه‌المصالحه ميان روابط خودشان قرار دهد، كاري كه در ١٠ سال گذشته بارها انجام داديم و گمان كرديم گناه از روس‌هاست.(لینک)
صادق زيباكلام در مقاله ای، رفت و‌آمدهاي مكرر كشورهاي غربي و شرقي به ايران براي گسترش مناسبات سياسي و اقتصادي و نشست سران كشورهاي گازي را مهم دانسته نوشت: ایران هر چند هنوز در بلوك كشورهايي نظير روسيه تعريف مي‌شود اما تغيير نگاه ديپلماتيك تهران را به بلوك غربي، بازيگران بين‌المللي دريافته اند. به عبارتي ایران هنوز زمين بازي خود را تغيير نداده‌ اما براي تاكتيك‌هاي خود نشانه‌هاي واضحي از تغيير را به دنيا ارسال كرده‌. گرچه هنوز مساله است که اين وضعيت چگونه در معادلات داخلي خود را نشان خواهد داد؟
این استاد دانشگاه که این روزها هدف حملات شدید جناح تندروست تاکید کرده بود: فراهم شدن زمينه‌هاي همكاري متقابل با كشورهاي غربي اين تعبير را به دنبال خواهد داشت كه منقدان بگویند دولت در پي اقتصاد درون‌زا و نگاه به داخل نيست و برنامه‌هايش منجر به وابستگي ايران مي‌شود. طیف مخالف دولت همزمان با بهره گرفتن از تاخير در نمايان شدن آثار اقتصادي اين سياست‌ها، به تبليغ شديد خواهند پرداخت كه دستگاه اجرايي معيشت مردم را فداي ديپلماسي خود كرده است. دولت اگر قدري صبر داشته باشد و البته بخت هم در اين راه او را ياري كند، نمايان شدن آثار اقتصادي روابط جديد ايران مي‌تواند پادزهري براي تبليغات سياسي جريان مخالفان باشد.(لینک)
فرید‌‌‌‌‌ون مجلسی در تحلیلی در روزنامه قانون نوشته: همکاری تاکتیکی با روسیه د‌‌‌‌‌ر تجارت گاز د‌‌‌‌‌ر این مرحله اگر بتواند‌‌‌‌‌ به حل مشکل و برقراری صلح و امنیت، باهمکاری سایرقد‌‌‌‌‌رت‌ها و کشورهای ذی‌نفع کمک کند‌‌‌‌‌، بسیار خوب خواهد‌‌‌‌بود‌‌‌‌‌. روسیه د‌‌‌‌‌رموضوع گازرقیب اصلی ایران است، والبته د‌‌‌‌‌ربرخی مسائل فنی وتولید‌‌‌‌‌ات نظامی امکان همکاری‌هایی وجود‌‌‌‌‌ د‌‌‌‌‌ارد‌‌‌‌‌.
مقاله قانون به این جا رسیده که: رئیس جمهور روسیه د‌‌‌‌‌رسخنان خود‌‌‌‌‌گفت که روسیه د‌‌‌‌‌رد‌‌‌‌‌وستی خود‌‌‌‌‌ازپشت خنجرنخواهد‌‌‌‌‌زد‌‌‌‌‌.این سخن می تواند‌‌‌‌‌حکایت از نوعی د‌‌‌‌‌رد‌‌‌‌‌وجد‌‌‌‌‌انی مربوط به خنجرهای تاریخی وپیشین د‌‌‌‌‌اشته باشد‌‌‌‌‌، وامید‌‌‌‌‌می رود‌‌‌‌‌ بتواند‌‌‌‌‌موجب کاهش بی اعتماد‌‌‌‌‌ی شود‌‌‌‌‌وتوسعه رابطه ای برابرود‌‌‌‌‌رشأن د‌‌‌‌‌وکشورمهم همسایه کمک کند‌‌‌‌‌. بد‌‌‌‌‌یهی است که بیشترین روابط اقتصاد‌‌‌‌‌ی و مراود‌‌‌‌‌ات باید‌‌‌‌‌میان همسایه هابرقرار باشد‌‌‌‌‌، امارعایت استقلال ملی وقرارنگرفتن د‌‌‌‌‌رمد‌‌‌‌‌اراقتد‌‌‌‌‌ارومسائل د‌‌‌‌‌یگران نیزبسیارمهم است.(لینک)
جهانگیر کرمی در سرمقاله روزنامه ایران نوشته: ادعاهایی نظیر اینکه ایران در سیاست خارجی به روسیه متکی است را نباید جدی گرفت زیرا این ادعا با سیاست کلان ایران که پیروی از سیاستی مستقل و نامتعهد به کشور یا بلوکی خاص است، مغایرت دارد. ضمن اینکه ایران در چارچوب همین سیاست مستقل خویش، تعامل با همه قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی را با ملاک تأمین منافع ملی و مقابله با تهدیدات مشترک دنبال می‌کند و تسری این نگرش به مرزهای همسایه شمالی نیز نکته عجیبی نیست.
به نوشته روزنامه دولت:موضوع محوری مورد بررسی در مذاکرات اخیر مقامات ارشد تهران و مسکو، مسائل منطقه‌ای و بویژه بحران سوریه بوده است. زیرا این بحران با ورود نظامی روسیه به منطقه خاورمیانه و همچنین جهانی و منطقه‌ای شدن ابعاد آن وارد مرحله تازه‌ای شده است. این در حالی است که حل و فصل مناقشه هسته‌ای ایران که به توافق "وین" منتهی شد، شرایطی را به وجود آورده تا ایران و روسیه در مسیر ایجاد ثبات منطقه‌ای و جلوگیری از افراط گرایی و مبارزه با تروریسم همگرایی بیشتری پیدا کنند.
ایران نوشته: به همین دلیل تشریک مساعی در زمینه مذاکرات صلح سوریه و توافقات بعدی در مرحله استقرار ثبات در این کشور و در کنار آن مقابله جدی تر با گروه‌های تروریستی از جمله موضوعاتی بود که در ملاقات‌های سران ایران و روسیه مورد تأیید و تأکید قرار گرفت که چندان دور از انتظار هم نبود زیرا ایران و روسیه در ثبات و امنیت خاورمیانه منافع مشترک دارند و به عنوان دو بازیگر مستقل با ظرفیت‌ها و توانایی‌های ویژه خویش، گزینه همکاری را انتخاب کرده‌اند تا با هم افزایی، به هدف های مشترک دست یابند.(لینک)
در روزی که روزنامه ها با چاپ عکس هایی نشان داده اند که پوتین برای سفر هشت ساعته اش به تهران لیموزین ضد گلوله خود سوار شده است یک طنز نویس با اشاره به تعطیل مدارس چند منطقه تهران و مقررات تازه ترافیک که برای آمد و شد روسای کشورهای تولید کننده گاز وضع شده بود نوشته: ممنوعیت ترافیکی دیروز تهران باعث شد من یک عذرخواهی به مسئولان دولت قبل بدهکار شوم. چرا؟
به نوشته شهرام شهیدی: از دولت قبل خیلی خیلی ممنونم که با کم‌کردن روابط بین‌الملل و کاهش مراوده با جهان باعث شدند کمتر همایش و اجلاس و کنفرانس بین‌المللی در تهران برگزار شود. شما فکر کن اگر قرار باشد حالا که ما و جهان به قول شادروان اخوان ثالث "ما دو دریچه روبه‌روی هم... آگاه ز هر بگو مگوی هم" هستیم و درهایمان را به روی هم گشوده‌ایم، سر هر بار ورود سران کشورها به تهران این‌طور برای تردد وسایل نقلیه ممنوعیت ایجاد کنیم که کلا باید در ترافیک زندگی کنیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر