۱۳۹۴ خرداد ۴, دوشنبه

سوخت تک نرخی بدون اعلام قبلی بنزین گران شد: لیتری ۱۰۰۰ تومان


در حالی که دولت با انتشار اطلاعیه نرخ تورم در اردیبهشت ماه امسال را ۱۴ ممیز۳ درصد اعلام کرده، شامگاه گذشته و بدون اعلام قبلی، قیمت بنزین تک نرخی شد و ۴۳ درصد افزایش یافت.
بنا به نوشته خبرگزاری ها، از شب گذشته قیمت بنزین به صورت تک نرخی و با بهای هر لیتر ۱۰۰۰ تومان محاسبه خواهد شد.
این خبر را عباس کاظمی مدیرعامل شرکت پالایش و پخش فرآورد‌های نفتی اعلام کرده و گفته است: "در جلسه دولت تصمیم بر این شد که قیمت بنزین با نرخ هزار تومان تک نرخی شود. دارندگان سهمیه ۷۰۰ تومانی که ماههای پیشین به کارتشان واریز شده بود می‌توانند تا پایان شهریورماه سهمیه خود را مصرف کنند. نرخ بنزین سوپر نیز هزار و دویست تومان وگازوئیل ۳۰۰ تومان تعیین شده است".
ساعتی پیش از اعلام رسمی گران شدن بنزین، رسانه های داخلی در تحلیل های مختلف، نسبت به دلایل تصمیم اخیر دولت پرداخته و کسری بودجه را عامل اصلی این گرانی شبانه دانستند.
برای نمونه، سایت فرارونزدیک به دولت، نوشت: "با توجه به قیمت‌های ۴۰۰ و ۷۰۰ تومانی در ابتدای سال ۱۳۹۳و افزایش آن به ۷۰۰ و ۱۰۰۰ تومان عملا قیمت‌ها ۷۵ و ۴۳ درصد افزایش داشت و اگر سهمیه‌ها از بین برود قیمت بنزین سهمیه‌ای تقریبا ۴۳ درصد افزایش دوباره می‌یابد. تکلیف نمودن برنامه پنجم توسعه مبنی بر افزایش قیمت حامل‌های انرژی به ۹۰ درصد قیمت فوب خلیج فارس تا پایان سال آخر برنامه (۱۳۹۴) و همچنین وجود کسری بودجه دولت را می‌توان از عوامل عمده آزادسازی قیمت حامل‌های انرژ‍ی دانست".
سایت خبرآنلاین نیز در گزارشی، این افزایش قیمت را در راستای مصوبه هفته گذشته دولت در خصوص رساندن قیمت حامل‌های انرژی به ۹۰ درصد قیمت فوب خلیج فارس دانسته و از آغاز فاز سوم هدفمندی‌ها خبر داده است.
خبرآنلاین نوشته: "پس از آنکه هیات دولت در جلسه هفته قبل خود کلیات تغییر در قیمت حامل‌های انرژی را تصویب کرد بنزین تک نرخی از راه رسید. فاز سوم هدفمندی یارانه‌ها نیز با تک نرخی شدن بنزین از راه رسید و بر این اساس بنزین با قیمت ۱۰۰۰ تومان عرضه خواهد شد. مسئولیت افزایش قیمت بنزین تا ۹۰ درصد فوب خلیج فارس که در قانون پنجم توسعه پیش بینی شده، در حالی از سوی دولت یازدهم به نهاد‌های کار‌شناسی واگذار شد که پیش از آن مجلس شورای اسلامی بر اساس قانون هدفمندی یارانه‌ها دولت را مکلف کرد تا در سال ۹۴ رقمی معادل ۴۸ هزار میلیارد تومان کسب درآمد از محل هدفمندی یارانه ها داشته باشد. این ماموریت مجلس، دولت را بر آن داشته تا برای کسری بودجه مورد نیاز سال جاری فاز سوم هدفمندی یارانه ها را کلید بزند که این اتفاق با تک نرخی شدن بنزین رقم خورد"
بيژن حاج محمدرضا رئيس اتحاديه جايگاه داران کشور نیز اعتراض نکردن مردم را عامل گرانی دانسته و به روزنامه شرق گفته است: "۴۸ ساعت است که مردم از ما در مورد عدم واريز سهميه به کارت هاي سوخت خود مي پرسند و ما هيچ جوابي نداريم که به آنها بدهيم چون از علت ماجرا کاملابي خبريم. دولت بايد ٧٢ساعت پيش از توقف در توزيع سهميه اي فراورده هاي نفتي مانند بنزين به جايگاه داران اعلام مي کرد تا سخن تمامي ما به مراجعان يکسان باشد، اما با پيگيري اين روش از سوي دولت و عدم اعتراض مردم به حذف احتمالي سهميه بنزين، درواقع بنزين هزار توماني تصويب شد".
او افزوده است: "از سال ٨٦ که اين طرح به اجرا درآمد، نسبت به آن اعتراض کرديم و گفتيم که اين اتفاق منجر به سود عده اي خواهد شد و منجر به خلاف کاري هاي گسترده اي مي شود. حال اگر توزيع بنزين سهميه اي متوقف شود، درواقع جلو بسياري از تخلف ها گرفته خواهد شد".
در این میان، علي شمس اردکاني، سرمایه دار نفتی و رئيس کميسيون انرژي اتاق بازرگاني ايران، مدعی شده که این افزایش قیمت در راستای تحقق "عدالت اجتماعی" صورت گرفته است.
او گفته: "دولت براي خروج از بحران مالي وزارت نفت مجبور است اين سهميه را قطع کند. اصلادرست نيست وقتي بنزين خليج فارس هزارو ٥٠٠ تومان است، بنزين را ٧٠٠ تومان عرضه کنيم. اصل قضيه اين است که نبايد يارانه به بنزين تعلق بگيرد. حتي بنزين هزارتوماني نيز نوعي يارانه است. بنزين سهميه اي يعني افرادي که خودرو شخصي دارند، بخشي از سرمايه ملي را در اختيار بگيرند و افرادي که خودرو ندارند، از اين سرمايه بي بهره باشند که اين مسئله خلاف عدالت اجتماعي است".
او افزوده است: "دولت به جاي پرداخت چنين يارانه هايي که خلاف عدالت اجتماعي است، بهتر است به پرداخت حقوق معلمان، پيمانکاران و برخي طلبکاران خود اقدام کند نه اينکه به بنزين ٥٠٠ تومان يارانه پرداخت شود. ما به دولت پیشنهاد لیتری ۱۲۰۰ را دادیم. اکنون دولت در ميدان پارس جنوبي با مشکل مالي روبه رو شده و قطر از اين شرايط بهره گرفته و اقدام به افزايش سهميه نفت خود از ذخاير نفتي کرده است. بنابراين به عنوان کارشناسان اين حوزه به دولت هشدار داديم که از فروش ارزان نفت خودداري کند".

رد آمار ۱۲ میلیونی در مصاحبه با یک روان‌شناس جامعه ایرانی دچار افسردگی و گرایش به خشونت شده


عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی از وجود ۱۲ میلیون بیمار روانی در کشور خبر داده و گفته است: "با وجود آمار بالای بیمار روانی فقط ۴۰ هزار تخت روانپزشکی داریم." پیش‌تر هم کارشناسان بسیاری از کمبود تخت و امکانات برای بیماران روانی خبر داده بودند. اما آیا واقعا شمار آن‌ها به ۱۲ میلیون نفر می‌رسد؟ دکتر اصغر کیهان‌نیا، روانشناس در گفت‌وگو با روز آمار ۱۲ میلیونی بیماران روانی را "کاملا غلط" میداند و می‌گوید "ما افرادی داریم که مشکلات روحی دارند، افسرده هستند، بدبینی‌های خاصی دارند و...، این افراد اغلب به دلیل بی‌کاری، فشارهای اقتصادی، فساد و آلودگی‌های موجود دچار این مسائل شده‌اند. با این حال مشکلاتی دارند که به سادگی قابل حل است، اما بیمار روانی کسی است که نیاز دارد در بیمارستان روانی بستری شود و روان‌کاو او را معالجه کند".
او می‌گوید "از دید من به عنوان یک روانشناس نمی‌شود چنین آماری را در خصوص بیماران روانی کشور ارائه کرد".
اما پیش‌تر هم ایرج حریرچی، قائم مقام و معاون کل وزیر بهداشت، گفته بود که ۲۴ تا ۲۸ درصد جمعیت ایران به نوعی دارای علایم بیماری‌های روحی و روانی هستند و نیاز به مداخله عوامل بهداشت و درمان دارند. کیهان‌نیا در این خصوص نیز می‌گوید: "اینکه افراد علائم و مشکلات روانی داشته باشند با اینکه بیمار روانی باشد فرق می‌کند."
 او البته آمار وزارت بهداشت را نزدیک به واقعیت توصیف می‌کند و می‌گوید: "جامعه ما امروز دچار افسردگی، نگرانی و گرایش به خشونت به ویژه در جوانان شده است.افراد فراوانی به دلیل بیکاری و مشکلات مالی و مسائل اقتصادی افراد دچار ناراحتی‌های عصبی شده‌اند. اما کسانی که ناراحتی روانی دارند را نمی‌توانیم بیمار روانی بخوانیم."

مشکلات روانی تهران؛ بیش از سایر شهرها
سال گذشته اعلام شد ۲۱ درصد از کل مردم کشور و ۳۴ درصد مردم شهر تهران دارای اختلالات روانی هستند. دکتر سید احمد جلیلی، رئیس پیشین و مشاور عالی انجمن روانپزشکان ایران پیش‌تر در گفت‌وگو با "روز" افزایش تعداد بیماران روانی ایران را تابعی از مدل جهانی دانسته و گفته بود: "آمار جهانی در حدود ۲۵ درصد است که این رقم بسته به روش‌های آماری و نمونه‌هایی که از آن آمار بگیرند، کمی بالا و پایین می‌شود. البته تفاوت آمار در بین کشورهای مختفلف و همچنین و در شهر‌ها و روستا‌ها وجود دارد؛ ولی معدل ۲۵ درصد، یک آمار جهانی است."
او در خصوص تفاوت ۱۳ درصدی آمار مبتلایان پایتخت با دیگر شهرهای کشور نیز بر این نظر بود که "زندگی در تهران مشکل‌تر از شهرهای دیگر است. کمبود وقت، کمبود امکانات زندگی، آلودگی هوا، نبود امکانات بهداشتی، مواردی مثل سنگین‌تر بودن استرس‌ها، فشار کاری و مشکلات شهری از دلایل بیشتر بودن شمار مبتلایان به بیماری‌های روانی در تهران است."
دکتر اصغر کیهان‌نیا روانشناسی که با "روز" گفت‌وگو می‌کند نیز با اشاره به اینکه در افراد بسیاری زمینه افسردگی، پرخاش‌گری و خشونت وجود دارد، می‌گوید: "جامعه نگران است و به دلیل تغییرات قوانین اتفاقاتی که می‌افتد و اخبار بد و عدم ثباتی که در جمع وجود دارد، مردم تحت تنش و استرس قرار دارند."
این روانشناس معتقد است باید ساز و کاری ایجاد شود تا افرادی که دارای مشکلات روانی هستند رایگان و یا با هزینه کم به مشاوره و خدمات درمانی دسترسی داشته باشند: "بسیاری از خودکشی‌ها، همسرکشی‌ها و فرزند کشی‌ها ناشی از فشارهای روانی و استیصال است. عوامل اقتصادی می‌تواند یکی از مهم‌ترین عوامل نگرانی و استیصال مردم باشد. اگر مراکزی وجود داشته باشد که مردم را به رایگان راهنمایی بکند، آمار بزهکاری و خشونت هم پایین می‌آید." کیهان‌نیا همچنین هزینه بالای روانشناسان را یکی از عوامل بیگانگی مردم با مشاوره و بهداشت روان و درمان می‌داند.
اما کمبودها تنها متوجه افرادی که مشکلات روانی دارند نیست، بیماران روانی هم که نیاز به حمایت‌های جدی‌تری دارند با دشواری‌های زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند. احمد جلیلی، دبیر آموزشی فدراسیون انجمن‌های روانپزشکی آسیا با تایید مشکلاتی که بیماران روانی از آن رنج می‌برند پیش‌تر گفته بود: "اصلا حمایتی از بیماران روانی وجود ندارد و امکانات مورد نیاز این دسته از بیماران تامین نمی‌شود. بیماران روانی از جهت امکانات کاردرمانی، روان درمانی، دارودرمانی کامل، دسترسی به روانپزشک و مراکز درمانی در مضیقه هستند."
به گفته این روان‌پزشک، مهمترین مشکل "هزینه" بیماری است. جلیلی همچنین به روز گفته بود: "بیمه‌ها اغلب بیماری‌ها را تحت پوشش دارند ولی به محض اینکه اسم بیماران روانی بیاید می‌گویند در این مورد بیمه قرارداد و تعهدی ندارد و متاسفانه بیماران هیچ حمایتی از طرف بیمه ندارند، که این وضع بسیار نگران کننده است."
طبق آمارهای رسمی ۱۶ درصد جمعیت کل کشور یعنی رقمی در حدود ۱۳ میلیون نفر از هیچ‌گونه بیمه‌ای برخوردار نیستند و باید تمام هزینه‎های درمانی خود را به صورت آزاد پرداخت کنند. نگرانی‌ها وقتی شدت می‌گیرد که بدانیم بیماری‌های روانی می‌تواند بیماری‌های جسمی‌ نیز برای فرد به دنبال داشته باشد. با این حساب می‌توان تصور کرد بیماری که از هیچ بیمه‌ای بر خوردار نیست چه رنج مضاعفی را متحمل می‌شود.

زنان بیش از مردان
آخرین تحقیقات وزارت بهداشت نشان داد که بیماری‌های روانی در زنان کشور، رتبه اول بار بیماری‌ها را دارد و در مردان بعد از حوادث عمدی و غیر عمدی -که عمدتاً حوادث ترافیکی است- دومین بار بیماری‌ها را از نظر مرگ و ناتوانی باعث می‌شود. به گفته عباس‌علی ناصحی، مدیرکل سلامت روان وزارت بهداشت و بر اساس آخرین تحقیق وزارت بهداشت که بعد از ۱۰ سال ا‌نجام شد، ۲۶.۵ درصد زنان و ۲۰.۸ درصد مردان در طول یک سال به یک نوع اختلال روانی مبتلا می‌شوند که رتبه اول بار بیماری‌های زنان را دارد. همچنین بر اساس آماری که از سوی سازمان آمار کشور اعلام شده ۵.۱۴ درصد زنان سرپرست خانوار دارای بیماری روانی هستند.
روا‌نپزشکان علل مختلفی را برای ابتلا به بیماری‌های روانی عنوان می‌کنند که از آلودگی هوا و فشار کار تا وضعیت بد اقتصادی و نگرانی از آینده و... را شامل می‌شود. دکتر غلامرضا میرسپاسی، رئیس انجمن روانپزشکان ایران به تازگی به ایسنا گفته است: "افزایش مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم طی چند سال اخیر در گسترش بیماری‌های روانی نقش زیادی داشته است و این افزایش در آمارهای جدید بیشتر خود را نشان می‌دهد."
به گفته دکتر جلیلی نیز بحران اقتصادی، تهدید، تغییر و تحولات سریع اجتماعی در جامعه و سایر مشکلات این آمار‌ها را افزایش می‌دهد.


«کودک آزاری، همسر آزاری و خشونت خانگی» بیشترین تماس با اورژانس اجتماعی در ایران


koodak azari
حبیب‌الله مسعودی فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی می‌گوید که «کودک آزاری، همسر آزاری و خشونت خانگی» موضوع بیشترین تماس‌ها با اورژانس اجتماعی در ایران است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از مهر، مسعودی فرید، اعلام کرد که تعداد ۸۵ درصد این تماس‌ها با اورژانس اجتماعی از سوی زنان بوده است.
او افزوده که، سازمان بهزیستی با همکاری آموزش و پرورش، برای جلوگیری از افزایش خشونت و آزار، بیش از یک میلیون و ۷۰۰ هزار دانش‌آموز را در زمینه «مهارت‌های کنترل خشم و مدیریت هیجانات» آموزش داده است.
جمعیت دانش‌آموزی در ایران افزون بر ۱۳ میلیون نفر برآورد می‌شود.
به‌گفته حسین اسدبیگی، رئیس مرکز اورژانس اجتماعی کشور، در سال گذشته پنج هزار و ۱۷۵ دختر و سه هزار و ۱۸۹ پسر مورد کودک‌آزاری قرار گرفته‌اند.
این آمار صرفاً کودک‌آزاری‌هایی را شامل می‌شود که به سازمان بهزیستی اطلاع داده شده و به نظر می‌آید رقم واقعی کودک‌آزاری بیش از این است.
بر پایه آمارها روزانه ۴۰ مورد کودک‌آزاری به مرکز اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی گزارش می‌شود. شماری از این کودک‌آزاری‌ها به مرگ کودکان منجر می‌شود.
در ایران تنها ۱۰ سال است که کودک‌آزاری به‌عنوان «جرم عمومی» شناخته می‌شود و پیگیری آن منوط به شکایت قربانی نیست.
با وجود این، مجازات‌هایی که برای کودک‌آزاری در نظر گرفته می‌شود معمولاً متناسب با جرم نیست و بستگان درجه یک، به‌ویژه پدر، حتی در مواردی که آزار منجر به قتل کودک شود، به مجازات سنگینی نمی‌رسد.
بسیاری از نزدیکان، بستگان و از همه مهم‌تر همسایگان نیز کودک‌آزاری را امری خصوصی و خانوادگی می‌دانند و از گزارش آن خودداری می‌کنند.
همچنین در هفت ماهه نخست سال گذشته ۴۵ هزار و ۵۵۵ نفر در کل کشور به دلیل همسر‌آزاری به پزشک قانونی ارجاع داده شده‌اند که هزار و ۳۸۴ نفر آن‌ها مرد و ۴۰ هزار و ۱۷۱ نفر زن بوده‌اند.
حسن قاضی‌زاده هاشمی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی سال گذشته گفته بود که جامعه ایران به سوی خشونت پیش می‌رود و باید برای آن چاره‌ای اندیشید.
به گفته او، افزایش خشونت در ایران «مشکل فرهنگی و روانی» است.
وزیر بهداشت نخستین راه کاهش خشونت را «آموزش حرف زدن با هم» دانست و ادامه داد: «باید برای تعاملات شفاهی تمرین کنیم؛ از خانه تا مدرسه و جامعه، رسانه‌ها در این‌زمینه مسئولیت سنگینی دارند.»
روزنامه اعتماد چند ماه پیش گزارش داد که میزان خشونت خانگی در تهران، ۱۸.۹ درصد جسمی و ۵۲.۴ درصد روانی است. همچنین در سطح کشور، در هر ۹ ثانیه یک مورد خشونت اتفاق می‌افتد.
شمار درگیری‌ها و نزاع‌های خیابانی نیز نمونه دیگری از خشونت در ایران است که سالانه جان صدها نفر را می‌گیرد.

حذف نام بلوچستان از تابلوهای بلوار بلوچستان در زاهدان / تصویر


baloch 2
 در تازه ترین مورد از اظهار دشمنی تندروها با نام “بلوچستان” بلواری که به تازگی در شهر زاهدان به این اسم نامگذاری شده بود، در چندین جا تابلوها رنگ پاشی شده و نام بلوچستان حذف شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از فعالین بلوچ، این در حالی است که زاهدان مرکز بلوچستان بوده و از دیرباز مردم بومی خواستار نامگذاری برخی خیابانها و بلوارهای این شهر به نام بلوچستان و شخصیتهای ملی و مذهبی خود بودند.
اگر به نام گذاری خیابانهای مرکز استان توجه شود اکثر قریب به اتفاق آنها به نام های غیر بومی، مناطق سیستان و شهدای آنان نامگذاری شده است.
این اولین اقدام تندروها نیست؛ حدود یک هفته پیش گزارشی از این دست در شبکه های اجتماعی بازتاب گسترده ای یافت که نشان می داد “عواملی ناشناس” اقدام به رنگ پاشی روی حدیثی از پیامبر کردند که در ورودی محل برگزاری نماز جمعه اهل سنت زاهدان نوشته شده بود و بالای آن عبارتهای مذهبی و عقیدتی خود را نوشتند.
این حدیث که واژه های “ابوبکر” و “عمر” را در بر داشت با رنگ فشاری محو شده و به جای آن با رنگ سیاه درشت “یا علی” درج شده بود.
همچنین خیابانی که از سالیان قدیم در زاهدان به نام “مولوی عبدالعزیز” نامگذاری شده است، در چندین مورد تابلوهایش شکسته شده و یا روی نام “عبدالعزیز” رنگ پاشی شده و اسم ایشان حذف شده است.
مولوی عبدالعزیز ملازاده بانی دارالعلوم مکی و امام جمعه پیشین و پر نفوذ اهل سنت زاهدان بود.
گفتنی است حذف نام بلوچستان ابتدا از سربرگ برخی ادارات و سازمانهای دولتی کلید خورد و پس از آن به برخی سایتها و خبرگزاری های رسمی رسید، اقدامی که با اعتراض شدید علما، نخبگان، تحصیل کردگان و عموم مردم بلوچستان مواجه شد.
این در حالی است که مردم از باز گذاشتن دست افراطیون و تندروها ناراضی هستند و سهل انگاری و عدم توجه مسئولین را در این موضوع غیر قابل توجیه می دانند و این نوع برخوردها را به ضرر وحدت و زندگی مسالمت آمیز در آینده می دانند.
baloch 1
baloch 2


پلمپ محل کسب سه شهروند بهایی در ساری



 محل کسب سه شهروند بهایی، دیروز، توسط اداره اماکن شهر ساری پلمپ شد.polomp
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز یکشنبه سوم خرداد، واحدهای صنفی سه شهروند بهایی شامل رنگ فروشی ضیاالله خوشبین، خراطی کمال اکبری و لوازم بهداشتی احسان الله سنایی، به علت بسته بودن در تاریخی غیر از تعطیلات رسمی، پلمپ شد.
یکى از شهروندان بهایى درباره دلایل این اتفاقات به گزارشگر هرانا گفت: “در آیین بهایى ۹ روز تعطیل مذهبى وجود دارد که بعضا مصادف با تعطیلات رسمى در تقویم ایران نیست ولى طبق دین بهاییت، کسب و کار در این روز ها جایز نیست و بهاییان این روزها را تعطیل مى کنند، ولى اداره اماکن مى گوید شما حق تعطیل کردن کار در این روزها را ندارید و بهایى ها هم قبول نمى کنند.”
این در حالی است که بر اساس بند ب آیین نامه ی اجرایی ماده بیست و هشت قانون نظام صنفی، اگر کسبه ای (که شغلی از مشاغل اصلی مانند نانوایی ، داروخانه و یا …داشته باشد) بیش از ۱۵  روز بدون اطلاع ، واحد صنفی خود را ببندد، باید پیگیری شود. در ضمن در تبصره همین ماده تشخیص این امر به اتاق صنفی واگذار گردیده است، در حالی که پلمپ این مغازه ها با مداخله اماکن صورت گرفته است.
به گزارش منابع مطلع محلی، مغازه ی بالغ بر ۱۵ تن ازشهروندان بهایی ساکن ساری در طی دو ماه اخیر پلمپ شده است. این در حالی است که موارد فوق الذکر مشمول قانون پلمپ نمی باشند، از جمله ی این موارد می توان به نداشتن کارت مباشرت، در دست اقدام بودن جواز کسب و … اشاره نمود.
به گزارش مجموعه فعالان حقوق بشر، آیین نامه اجرایی ماده بیست و هشت قانون نظام صنفی، در صورتی تعطیلی غیرمجاز واحدهای صنفی را مشمول پیگیری می داند که اولا بیش از ۱۵ روز باشد و ثانیا بدون اطلاع به مراجع رسمی باشد، در حالی که جمع کل تعطیلات رسمی مذهبی بهاییان از پانزده روز در کل سال کمتر است و شهروندان بهایی بارها موضوع تعطیلات رسمی و مذهبی خود را با مراجع ذیربط در میان گذاشته اند.

۱۳۹۴ اردیبهشت ۳۱, پنجشنبه

دو ماه از برکناری فرمانده کل نیروی انتظامی می گذرد، ا




 اما مسئولان نظام همچنان درباره علت واقعی این تغییر ناگهانی پنهان کاری می‌کنند و آن را یک جا‌به‌جایی داوطلبانه وانمود می‌کنند.
برکناری احمدی مقدم یک جا به جایی خودخواسته نبوده و با کشف یک شبکه فساد مالی در زیرمجموعه های ناجا مرتبط بوده است. خود او نیز در ارتباط با این پرونده، دست کم برای دو روز بازداشت شده است. علاوه بر احمدی مقدم که از آن زمان تحت بازجویی قرار داشته و شایعاتی مبنی بر بازداشت دوباره وی نیز وجود دارد، دست کم دوازده نفر از مسئولان ارشد بنیاد تعاون ناجا و سرداران مرتبط با این باند، از جمله سردار ق. مدیرعامل سابق این بنیاد، در بازداشت هستند....

حرف دیگر زن = مرد I am HE for SHE به کارزار سازمان ملل بپیوندید


 
کارزار سازمان ملل "زن= مرد" نام دارد و از مردان می خواهد برای رسیدن زنان و مردان به برابری پتشین این سازمان جهانی را امضاء کنند.
مردان جهان با شعار " من مرد هستم برای او که زن است" petition (همیاری) زیر را امضاء می کنند:

http://www.heforshe.org/

ادامه جنجال باز ماندن تراکتورسازی از قهرمانی لیگ کارت قرمز تبریزی‌ها به روحانی؛ متهم کردن داور از سوی وزیر


شادی تبریزی‌ها برای قهرمانی قلابی حالا رییس‌جمهوری اسلامی را هم وادار به موضع‌گیری کرده است. همان طور که پیش بینی می‌شد حسن روحانی در سفر به تبریز با اعتراض آذربایجانی‌هایی مواجه شد که معتقدند حق تیم تراکتورسازی تضییع شده و اراده‌ای خارج از زمین مسابقه، قهرمان لیگ برتر را مشخص کرده است. روز چهارشنبه هزاران نفر بارها فریاد "تیراختور" سر دادند و عکس‌های فراوانی از کمپین اعتراضی تبریزی‌ها مخابره شد که با مچ‌بندها و کارت‌های قرمز به رییس دولت اعتراض می‌کردند. وزیر ورزش هم همراه روحانی به تبریز رفته تا پیگیر موضوع باشد؛ اما پنج روز پس از برگزاری مسابقه هفته آخر لیگ برتر فوتبال ایران، هنوز مقصر فریب کادر فنی، بازیکنان و هواداران تیم تراکتورسازی تبریز ناشناخته مانده و به نظر می‌رسد که فدراسیون و وزارت ورزش هم در تلاش هستند تا با انداختن تقصیرها به گردن داوری، از حجم اعتراضات بکاهند و دل تبریزی‌ها را به دست بیاورند. چرا که از همین الان وزیر ورزش با دخالت در حوزه اختیارات فدراسیون فوتبال از تنبیه تیم داوری و درنظر گرفتن جریمه سنگین برای آنها خبر داده است.

وعده برخورد شدید با مقصران
هیات دولت روز چهارشنبه در ادامه سفرهای استانی خود به آذربایجان رفت اما این سفر از پیش هماهنگ شده تحت‌الشعاع مسابقه روز جمعه تیم تراکتورسازی در مقابل نفت تهران قرار گرفت؛ مسابقه‌ای که با نتیجه مساوی تمام شد و سپاهان اصفهان را به مقام قهرمانی رساند اما چند دقیقه قبل از پایان بازی به اشتباه به کادر فنی تراکتورسازی اعلام شد بازی در اصفهان مساوی و آنها قهرمان شده‌اند. این دروغ باعث شادی چند دقیقه‌ای اعضای تیم شد و تعدادی از تماشاگران هم به زمین چمن آمدند اما خیلی زود مشخص شد که این قهرمانی، قلابی بوده است[شرح ماجرا[
حالا حسن روحانی در تبریز عنوان کرده که "دولت با قدرت تمام با مقصران حادثه ورزشگاه یادگار امام (ره) تبریز که با احساسات پاک مردم قهرمان آذربایجان بازی کردند، به شدت برخورد می کند".
او همچنین اضافه کرده که "تراکتورسازی متعلق به مردم آذربایجان نیست، بلکه این تیم مردمی متعلق به ایران است و تیمی است که آرزوی قهرمانی آن را در آسیا خواهیم داشت".
رییس دولت در پاسخ به اعتراضات تبریزی‌ها تاکید کرده است: "هیچ کس نمی تواند با احساسات مردم بزرگ ایران و آن هم آذربایجان و مردم قهرمان تبریز بازی کند و اگر در حوادث تبریز مقصری باشد، شک نکنید دولت برای تنبیه او درنگ نمی کند".
در مسیرهای ورود حسن روحانی و سخنرانی او در ورزشگاه تختی، تعداد قابل توجهی از حاضران به نشانه اعتراض به وقایع روز جمعه،‌کارت قرمز در دست گرفته و یا مچ‌بند قرمز پوشیده بودند. به همراه داشتن نمادهای تیم تراکتورسازی نیز پرطرفدار بود و بارها شعارهایی در حمایت از این تیم سرداده شد[فیلم[
محمود گودرزی، وزیر ورزش هم در تبریز مقصر اصلی را داور مسابقه دانست و اینکه تراکتورسازی از اشتباهات عمدی یا سهوی داوری متضرر شده است: "این اساس دستورات لازم به فدراسیون فوتبال برای تنبیه تیم داوری داده شد تا به طور قاطعانه با آنها برخورد انضباطی به عمل آید و اخبار آن طی یک یا دو روز آینده به اطلاع علاقمندان فوتبال و تیم تراکتورسازی خواهد رسید.علاوه بر تنبیه داوران توسط فدراسیون فوتبال جرایم سنگینی نیز برای آنها در نظر گرفته خواهد شد."
او در عین حال قطع ارتباط سیستم‌های مخابراتی و تلویزیونی را تکذیب کرد و گفت فرضیه اجرای "سناریوی از قبل طراحی شده" در ورزشگاه یادگار امام، "بیشتر به توهم می‌ماند".

داور مسابقه در نقش مرحوم خلبان!
در تمام روزهای گذشته، مسوولان دولتی وجود یک اراده خارج از زمین بازی برای فریب تیم سرخ‌پوش محبوب آذری‌ها را رد کردند و ابتدا انگشت اتهام را به سوی پسر سرمربی تیم گرفتند. حالا همزمان با سفر هیات دولت به تبریز، داور مسابقه زیر سوال رفته و فدراسیون فوتبال نیز به استعفای قدیمی دپارتمان داوری رجوع کرده تا با قبول آن، به نوعی داوری این مسابقه را زیر سوال ببرد.
در اطلاعیه‌ فدراسیون فوتبال آمده است: "با توجه به مشکلاتی که در فصل پیشین مسابقات ليگ بر‌تر در فصل ۹۴-۹۳ و در بحث داوری رخ داد و فضای انتقادی که نسبت به داوری اين مسابقات بوجود آمد و همچنين با توجه به اشتباهات سهوی انجام شده در دیدار نهایی مسابقات ليگ برتر که بین تيم های تراکتورسازی تبریز و نفت تهران به وقوع پیوست، داور اين دیدار جهت رسیدگی به اشتباهات سهوی رخ داده به کمیته داوران معرفی شد تا اين کميته تصميمات خود را در اين خصوص اخذ کند."
این فدراسیون "عدم هماهنگی بوجود آمده در یک سال گذشته بین کميته و دپارتمان داوری" را باعث اشتباهات داوری دانسته و به همین دلیل با استعفای حسین عسگری، رییس دپارتمان داوری موافقت کرده است.
اما حسین عسگری بلافاصله در مصاحبه‌ با رسانه‌ها،‌ مواردی را طرح کرد که بر ابهامات موضوع افزود. او گفت: "از نظر ما علیرضا فغانی گزینه مناسبی برای قضاوت بازی تراکتورسازی ـ- نفت نبود و ما محسن ترکی را برای داوری این در نظر گرفته بودیم اما آقای اصفهانیان[رییس کمیته داوری] تصمیم‌مان را وتو کرد و فغانی را به عنوان داور این بازی در نظر گرفت. آقای اصفهانیان! حالا بهتر است بیایی و در خصوص تصمیمی که گرفته‌ای، پاسخگو باشی! آقای کفاشیان و سایر مسئولان فدراسیون! الان بیایید و نسبت به بی‌توجهی خود در خصوص گزارشات مکتوب من و توجه نکردن به مسائل داوری فوتبال جواب بدهید."
او مدعی شده که ۴۰ روز پیش استعفا کرده اما مسوولان فدراسیون "فرصت طلبانه" حالا آن را مورد پذیرش قرار داده‌اند: "مسئولان ارشد فدراسیون به دنبال کسی هستند که همه تقصیرها را به گردن او انداخته و کاسه و کوزه‌ها را بر سر او بشکنند. در واقع آنها یک قربانی می‌خواهند تا از فشاری که زیر آن قرار دارند، خارج شوند. به جای آنکه به دنبال حل مشکلات باشند. چه کسی بهتر از عسگری که قربانی باشد؟"
رییس دپارتمان داوری در عین حال از قضاوت علیرضا فغانی نیز دفاع کرده است: "داور در آن بازی مرتکب اشتباهاتی شد که در نتیجه تأثیرگذار بود اما مطمئن باشید که کاملاً سهوی بوده است و این اشتباهات در هر جای دنیا و برای هر تیمی اتفاق می‌افتد. در صحنه‌ای که فغانی پنالتی تراکتوری‌ها را نگرفت، دلیلش این بود که زاویه دید خوبی نداشت و در نقطه کور قرار گرفته بود. درخصوص اخراج تیموریان هم باید بگویم کارت زرد دوم او درست بود اما با توجه به حساسیت بازی می‌توانست در دادن کارت زرد اول مدیریت کند. نباید فراموش کنیم که در صحنه گل اول تیموریان مرتکب خطا شد اما اشتباه داور در ادامه دادن به بازی منجر به گل نخست میزبان شد. این تصمیم اشتباهی بود که به سود تراکتوری‌ها رقم خورد."
خبرگزاری ایسنا هم سوق دادن ماجرا به مسیری که در نهایت داور مسابقه به عنوان مقصر معرفی شود را غیراخلاقی و غیرقانونی دانسته است. این خبرگزاری به کنایه، نقش فغانی را با "مرحوم خلبان" در سوانح هوایی مقایسه کرده و نوشته است: "حمله‌ها به فغانی از دایره مدیر کل استانی هم بالاتر رفته و وزیر ورزش و جوانان عنوان کرده که اشتباه‌های داوری ثابت شده است، هر چند گودرزی گفته که تعمد داوری ثابت نشده است اما حمله یکجانبه به داور به عنوان مقصر اصلی اتفاقات تبریز نگاهی یکطرفه صرفا برای حل صورت مساله است. از برابر بودن اشتباه‌های داوری به سود هر دو تیم که بگذریم و بپذیریم که فغانی اشتباه داشته کدام قانون و عقل و منطقی اجازه می‌دهد که به دلیل اشتباه داوری که همیشه و همه جا گفته‌ایم و گفته‌اند که سهوی است، او را مقصر تمام اتفاقات تلخ روز جمعه بدانیم و دستور به مجازات او بدهیم؟ هجوم تماشاگران به داخل زمین، خاموش بودن اسکوربورد، اختلال تماس‌های تلفنی و ارتباطات اینترنتی، تعویض دفاعی تونی، اطلاع رسانی غلط نتیجه، ضعف مشهود مدیریتی در باشگاه تراکتورسازی برای اطلاع از نتیجه، اتکا به حرف سکوها، و هزار هزار مشکل دیگری که رخ داده همه تقصیر فغانی بوده است؟"
علیرضا فغانی در روزهای گذشته سیاست سکوت را در پیش گرفته و در برابر اتهام انتساب به "باند اصفهانی‌های فدراسیون" چیزی نگفته اما بعید نیست او هم مانند عسگری صحبت از برخی پشت‌پرده‌ها بکند که بیش از پیش اوضاع نابسامان مدیریت ورزش و فوتبال در ایران را نشان می‌دهد. فعلا که وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال از کشف و اعلام گوینده شایعه در ورزشگاه عاجزند و ترجیح می‌دهند داور را به عنوان مقصر به افکار عمومی معرفی کنند. 

مخالفت با اظهارات تيم مذاکره‌کننده‌ى هسته‌اى خامنه‌ای: من اجازه نمی‌دهم


آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری‌اسلامی، در دانشگاه امام حسین - وابسته به سپاه پاسداران - از مخالفت خود بابازرسی از تاسیسات نظامی و همچنین مصاحبه با دانشمندان هسته‌ای خبر داد. اين سخنان واكنشى به اظهارات برخى از اعضاى تيم مذاكره‌كننده‌ى هسته‌اى جمهوری اسلامی است از جمله عباس عراق‌چی، عضو ارشد این تیم كه پيش‌تر از "احتمال بازرسی مدیریت شده از مراکز نظامی ایران" خبر داده بود.  
رهبر جمهوری‌اسلامی که در مراسم "دانش‌آموختگی دانشجویان" دانشگاه امام حسین سخن می‌گفت، با اشاره بهگفت‌وگوهای هسته‌ای برای نگارش توافق جامع، گفت که طرف مقابل در این‌ مذاکرات "زورگویی" می‌کند، اما "دولت ما همتسلیم نخواهد شد". به گفته رهبر ایران او مخالف "حرف‌های تازه" طرف غربی در گفت‌وگوها است: "گفتیم که اجازه نمی‌دهیماز هیچ‌یک از مراکز نظامی هیچ بازرسی‌ای از سوی بیگانگان صورت بگیرد. می‌گویند بایستی ما بیاییم با دانشمندان شمامصاحبه کنیم یعنی در واقع بازجویی کنیم. ما اجازه نمی‌دهیم به حریم دانشمندان هسته‌ای ما و دانشمندان در هر رشته‌یحساس و مهمی، اندک‌اهانتی بشود. من اجازه نمی‌دهم بیگانگان بیایند با دانشمندان ما، با فرزندان برجسته و عزیز ملت ایرانکه این دانش گسترده را به اینجا رسانده‌اند، بخواهند بنشینند حرف بزنند".
آیت‌الله خامنه‌ای اضافه کرد که "این اجازه مطلقا داده نخواهد شد؛ این را هم دشمنان بدانند، هم کسانی که منتظرند ببینندتصمیم نظام جمهوری اسلامی چه می‌شود، بدانند".  
آیت‌الله خامنه‌ای ماه گذشته نیز گفته بود: "به‌هیچ‌وجه اجازه داده نشود که به بهانه‌ی نظارت، این‌ها به حریم امنیتی و دفاعیکشور نفوذ کنند؛ مطلقا. مسوولین نظامی کشور به‌هیچ‌وجه ماذون نیستند که به بهانه‌ی نظارت و به بهانه‌ی بازرسی و مانند اینحرف‌ها، بیگانگان را به حریم و حصار امنیتی و دفاعی کشور راه بدهند، یا توسعه‌ی دفاعی کشور را متوقف کنند. اینکه یکبازرس خارجی به پادگان نظامی سر بزند، به معنی اشغال سرزمین است چون همه اسرار و رازهای دفاع ما در اینجاست. اینبه معنی تحقیر ملی است. حتی گفتگو در این موضوع". با این حال به نظر می‌رسد لحن سخنان اخیر وی و برهه‌ی زمانیفعلی، نشان از جدی‌تر بودن این نهی دارد.
 وب‌سایت رجانیوز، نزدیک به جبهه پایداری، در گزارشی به بررسی "اظهارات خطرناکی" پرداخت که به نوشته این سایتموجب موضع‌گیری اخیر رهبر ایران شد. سخنانی از محمدجواد ظریف، عباس عراق‌چی، علی‌اکبر صالحی و علی خرم(مشاور محمدجواد ظریف) درباره امکان بازرسی از تاسيسات نظامی ایران، از جمله این "اظهارات خطرناک" است.  
 رجانیوز در مطلب دیگری با استناد به خاطرات منتشر شده حسن روحانی، به مساله بازرسی از تاسیسات نظامی ایران درسال ۸۲ می‌پردازد. روحانی در بخشی از کتاب خود نوشته است: "آژانس نیز برخی از مراکز نظامی را برای بازرسی انتخابکرده بود که اگر ما اجازه نمی‌دادیم می‌گفتند پس اتهامات درست است و به همین دلیل اجازه بازرسی به ما نمی‌دهند! در حالیکه می خواستیم ثابت کنیم اتهاماتی که آمریکا، غربی ها و صهیونیست ها مطرح می کنند واهی است".
 این وب‌سایت نزدیک به جبهه پایداری نوشت: "علی‌رغم عقب نشینی تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای وقت در برابر این خواستهزیاده‌خواهانه غرب و اجازه به آن‌ها برای بازدید از برخی مراکز نظامی کشور، باز هم اعتمادسازی برای سه کشور اروپاییشکل نگرفت".
 روزنامه کیهان نیز تیتر نخست خود را به سخنان آیت‌الله خامنه‌ای اختصاص داد. این روزنامه - که مدیرمسوول آن توسط رهبرایران انتخاب می‌شود - در سرمقاله خود نوشت دلیل "قاطعیت خاص" آیت‌الله خامنه‌ای در سخنان اخیرش، آن بوده که "پذیرشیک توافقی که راه را برای بهانه‌جویی طرف مقابل بازگذاشته، نهادهای امتحان پس داده و آلت دست را مرجع داوری قرار دادهو نقاط کور را برای سازمان‌های اطلاعاتی غرب روشن می‌سازد، نه تنها مسایل سیاسی و اقتصادی کشور را حل نمی‌کند بلکهمی‌تواند در پروسه‌ای گام به گام مخاطرات شدید امنیتی نیز به همراه داشته باشد. نباید فراموش کنیم که توافق بد برایآمریکایی‌ها تنها یک توافق بد است اما برای ما فقط بد نیست بلکه خطرناک هم هست".  
امکان بازرسی از تاسیسات نظامی ایران از ابتداى گفت‌وگوهای هسته‌ای از موارد مورد اختلاف دو طرف بود. مسوولانایرانی همواره تاکید کرده‌اند که اجازه بازرسی از این تاسیسات را نخواهند داد.  
با این حال هفته گذشته یوکیا آمانو، دبیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، در گفت‌وگویی با آسوشیتدپرس خبر داده بود کهایران در بیانیه لوزان با اجرای پروتکل الحاقی موافقت کرده و در صورت امضای توافق نهایی بازرسان آژانس می‌توانند ازمراکز نظامی ایران بازدید کنند: "در بسیاری از کشورهای دیگر هر از گاهی، وقتی دلیلی موجه داشته باشیم خواستاردسترسی به مراکز نظامی می شویم، چرا ایران نه؟ اگر دلیلی برای ارائه درخواست دسترسی داشته باشیم، چنین خواهیم کرد، و ایران به طور اصولی باید با این موافقت کند".  
با این حال هفته گذشته بهروز کمال‌وندی، سخن‌گوی سازمان انرژی اتمی گفته بود که ایران در پاسخ به "تقاضای" کشورهایغربی "چارچوبی را برای یک‌سری اطلاعات و دسترسی‌ها" مشخص کرده‌ است. به گفته او امکان "دست‌رسی به مکان‌هایمجاور محل مد نظر یا استفاده از روش‌های دیگر که مقبول دو طرف باشد در پروتکل الحاقی پیش بینی شده است". مساله‌ایکه پیش از آن توسط علی‌اکبر صالحی نیز به شکلی دیگر عنوان شده بود: "بازرسان بر اساس پروتکل الحاقی می‌توانند ازمناطق اطراف مراکز غیرهسته‌ای نمونه‌‌برداری کنند". عباس عراق‌چی، عضو ارشد تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای نیز گفته بود کهاحتمال بازرسی مدیریت شده از مراکز نظامی ایران وجود خواهد داشت.  
اصول‌گرایان و نیروهای نظامی از جمله منتقدان این بازرسی‌ها هستند. برای مثال حسین سلامی، جانشین فرمانده کل سپاهپاسداران، درباره این مساله گفته بود: "نه تنها اجازه بازدید خارجی ها از مراکز نظامی ایران را نخواهیم داد، بلکه اجازه تفکر پیرامون این موضوع را هم نمی‌دهیم. حتی در رویاهایشان این اجازه را نخواهند داشت که از عادی ترین مکاننظامی ما بازدید کنند. حریم پایگاههای نظامی باید حفظ شود".

دستور نیروی انتظامی درباره ممنوعیت دست‌کم ۳۰ شغل برای بهاییان \ تصویر



polomp
ـ فرمانده نیروی انتظامی در دوران احمدی‌نژاد، با صدور دستورالعملی حدود ۳۰ شغل را بر بهاییان ممنوع کرده و قصد کنترل آنان، نظارت بر فعالیت‌شان و جلوگیری از حضور آنان در جامعه را داشته است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، سحام‌ نیوز روز سه‌شنبه (۲۹ اردیبهشت / ۱۹ مه) سندی را منتشر کرده که نشانگر تبعیض و نقض حقوق بشر برنامه‌ریزی شده توسط جمهوری اسلامی ایران علیه بهاییان است.
این سند “دستورالعملی” است دارای چهار بند که از “پلیس اطلاعات و امنیت عمومی تهران – اداره نظارت بر اماکن عمومی” برای “فرماندهان انتظامی شهرستان‌های تابعه – روسای پلیس اطلاعات و امنیت عمومی” فاکس شده است.
تاریخ صدور این دستورالعمل سال ۱۳۸۶ یعنی در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد است. اما به نوشته سحام نیوز، این دستورالعمل تا امروز نیز معتبر است.
طبق این سند، فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی (در این دوره اسماعیل احمدی مقدم) به اداره اماکن نیروی انتظامی در سراسر کشور دستور داده که به منظور کنترل، محدود کردن و نظارت بر عملکرد بهاییان، زمینه‌های شناسایی و کنترل آن‌ها را فراهم آورد. همچنین جلوگیری از پیشرفت شغلی و رفاه زندگی بهاییان از اهداف روشن دستورالعمل صادر شده از سوی فرمانده ناجا بوده است.
در بند نخست این دستورالعمل از فرماندهان انتظامی و روسای پلیس خواسته شده افراد بهایی شاغل را شناسایی کنند و دست به تهیه آمار درباره میزان پراکندگی و نوع شغل آنان بزنند.
بند دوم این دستورالعمل می‌گوید که باید مانع از حضور بهاییان در مشاغلی شد که درآمد بالا دارند. در ادامه این بند گفته شده که بهاییان باید تنها در مشاغلی فعالیت کنند که سطح درآمد “متعارف” داشته باشد.
بند سوم می‌گوید که باید از صدور مجوز فعالیت برای بهاییان در مشاغل حساس فرهنگی تبلیغاتی و اقتصادی جلوگیری شود. در ادامه چندین شغل به عنوان نمونه ذکر شده که بهاییان نباید در آن فعالیت کنند: «نظیر جراید و نشریات، جواهر و طلاسازی، ساعت [سازی] و چاپخانه‌داران، گاراورسازان، مؤسسات توریستی و اتومبیل کرایه، ناشران و کتابفروشان، مسافرخانه‌داران، هتل‌داران، آموزشگاه‌های خیاطی، عکاسی و فیلمبرداری، گیم نت، رایانه و کافی نت».
در بند چهارم این دستورالعمل گفته شده که “در رسته‌های شغلی مشروط به طهارت” جهت فعالیت بهاییان نباید پروانه کار صادر شود. این جمله اشاره‌ای است به “نجس و ناپاک” خواندن گروه‌هایی از مردم غیر شیعه توسط روحانیان شیعه، مقامات جمهوری اسلامی و عوام در ایران.
برای نمونه آذر ماه سال ۹۳ عباس رمضانی‌پور، امام جمعه رفسنجان، در جمع مسئولان این شهر گفت که “طبق فتوای مراجع بهاییان نجس هستند و خرید و فروش با آنان حرام است”. او حتی گفت که “خواسته مردم برای رفتن آنها از این شهر باید تحقق یابد”.
در بند چهارم دستورالعمل پلیس گفته شده که باید از فعالیت شغلی بهاییان در “تالارهای پذیرایی، رستوران‌ها و سلف‌سرویس‌ها، اغذیه‌‌فروشی‌ها و فروشندگان مواد غذایی، چلوکبابی و چلوخورشتی، قهوه‌خانه، فروشندگان مواد پروتئینی و سوپرمارکت، بستنی و آب میوه و نوشابه، قنادی و شیرینی‌فروشی و کافی شاپ” جلوگیری شود.
فعالان حقوق بشر سالهای بسیار از بهاییان به عنوان اقلیت دینی‌ای نام برده‌اند که بیشترین شمار زندانیان را دارد. هم اکنون نیز ده‌ها بهایی تنها به دلیل عقیده خود در زندان‌های جمهوری اسلامی به سر می‌برند.
ظلم و بی‌عدالتی نسبت به بهاییان بارها مورد انتقاد و شکایت فعالان حقوق بشر و شهروندان منتقد به سیاست‌های تبعیض‌آمیز جمهوری اسلامی قرار گرفته است.
در نامه سرگشاده‌ای که ۱۶۰ تن از فعالان مدنی−‌اجتماعی، حقوق بشر و محروم از تحصیل در تاریخ ۶ تیر ۱۳۹۳ خطاب به حسن روحانی نوشتند، خواستار رفع تبعیض از اقلیت‌های مذهبی شدند.
در این نامه ضمن اشاره به مواردی چون ممانعت از ورود داوطلبان بهایی به مؤسسات آموزش عالی آمده بود: «بسیاری از اقلیت‌های دینی و مذهبی در چند سال اخیر به واسطه مسائل گوناگون متحمل تبعیض‌های فراوانی شده‌اند. این روند تأسف بار با روی کار آمدن دولت آقای احمدی‌نژاد فزونی یافت و امروز ما عملا نشانی از گام‌های مؤثر و قابل توجهی کهدر زمان دولت اصلاحات به قصد رفع تبعیض‌ها صورت گرفت نمی‌بینیم.»
از وعده‌هایی که حسن روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود داده بود خارج کردن فضای کشور از حالت امنیتی بود. او همچنین گفته بود که “قفل‌هایی” را که در دوران هشت ساله ریاست جمهوری احمدی‌نژاد بر زندگی مردم بسته‌اند باز خواهد کرد.
سهام نیوز




پنج زندانی در کرج اعدام شدند



سحرگاه دیروز، پنج متهم به قتل در زندان رجایی‌شهر کرج به دار آویخته شدند.edam 5
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایران، در سحر گاه روز گذشته،  تعداد هشت زندانی اعدامی برای اجرای حکم در زندان رجایی‌شهر پای چوبه دار رفتند، که پنج تن از آنان به دار آویخته شده و سه متهم به قتل نیز با گرفتن مهلت از اولیای دم، به پشت میله‌های زندان بازگردانده شدند.
لازم به ذکر است، با اینکه خبر اجرای حکم هشت در زندان رجایی شهر کرج، دیروز از سوی مسئولین قضایی اعلام شده بود ولی هویت و روند پرونده محکومین هنوز اعلام نشده است.

گزارش حادثه منجر به مرگ ۴ کارگر در نیروگاه شیروان اعلام شد




پس از گذشت نزدیک به چهل روز از حادثهٔ نیروگاه سیکل ترکیبی شیروان که به کشته شدن ۴ نفر و مجروح شدن یک کارگر منجر شد، سرانجام علت حادثه بصورت رسمی مشخص شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، رییس اداره بازرسی کار خراسان شمالی، با اعلام این خبر که در حادثهٔ نیروگاه شیروان هر پنج شرکت دست اندرکار پروژه مقصر شناخته شدند، گفت: در این حادثه شرکت توسعه یک و دو مپنا، شرکت ناظر پروژه (مشانیر)، شرکت پل و دژ (پیمانکار پروژه) و کارفرمای پروژه یعنی سازمان توسعه برق ایران با نسبت‌های متفاوت مقصر شناخته شدند.
علیرضا خاکشور، اضافه کرد: پس از بررسی‌های انجام شده در آزمایشگاه بر روی قطعه‌ای که دلیل اصلی ریزش قالب‌ها بوده متوجه شدیم علت اصلی حادثه  شکسته شدن قطعهٔ مصرفی «بولت» در بتن‌های قالب ریزی بوده که در اثر فشارهای جانبی که به تدریج به بتن وارد می‌شود دچار شکستگی شده و منجر به ریزش قالب‌ها می‌شود که در نتیجهٔ آن سقوط اتفاق می‌افتد.
گفته می شود برای اینکه قالب بتواند مقاومت کافی در برابر فشار جانبی بتن را داشته باشد در قالب بندی دیوارهای دو طرفه از قطعه ای به نام «بولت» استفاده می‌شود.
به گفته‌ی این مقام دولتی، قالبهای جهنده که برای پروژه استفاده شده‌اند بسیار قالبهای محکمی هستند و با مشاهداتی که انجام شد مشخص شد این حادثه در رینگ ۱۵ و در قالب ۱۰ اتفاق افتاده که بولت دفنی که با چهار پیچ در داخل بتن قرار می‌گیرد، زمانی که عمل لیفت و بالارفتن ارتفاع انجام شده به دلیل فشارهایی که به پیچ‌ها وارد شده دچار شکستگی شده‌ و در نتیجه چون کل وزن قالب روی این دو بولت بوده به قالب فشار وارده شده و قالب ریزش کرده است.
رییس اداره بازرسی کار در خصوص روند تامین قطعات این قالب‌ها گفت: شرکت مپنا کلیه وسایل و تجهیزات جانبی  به جز تجهیزاتی که مربوط به ترمز دستگاه  و بولت‌های دفنی بوده را از شرکت سازنده خارجی خریداری کرده و در اختیار پیمانکار خودش قرار داده اما به نظر می رسد قطعاتی که به آن اشاره شد در داخل کشور تامین شده و ساخت داخل بوده و استحکام لازم را نداشته است.
به گفته ی خاکشور،بولتهای دفنی قطعات مصرفی هستند که داخل دیواره قرار می‌گیرند بنابراین باید از لحاظ ساخت از کیفیت مطلوبی برخوردار باشند تا مشکلی از لحاظ استحکام نداشته باشند.
رییس اداره بازرسی کار خراسان شمالی می‌گوید، با درنظر گرفتن جمیع جهات و اینکه قطعه مورد نظر می‌بایست استحکام لازم را از نظر ایمنی دارا باشد اما متاسفانه این قطعه از یک شرکت داخلی تامین شده که متاسفانه از کیفیت خوبی برخوردار نبوده است.
به گفته ی خاکشور، بولتهای دفنی قطعات مصرفی هستند که داخل دیواره قرار می‌گیرند بنابراین باید از لحاظ ساخت از کیفیت مطلوبی برخوردار باشند تا مشکلی از لحاظ استحکام نداشته باشند.
رییس اداره بازرسی کار خراسان شمالی می‌گوید، با درنظر گرفتن جمیع جهات و اینکه قطعه مورد نظر می‌بایست استحکام لازم را از نظر ایمنی دارا باشد اما متاسفانه این قطعه از یک شرکت داخلی تامین شده که متاسفانه از کیفیت خوبی برخوردار نبوده است.
در همین رابطه  مدیر روابط کار خراسان شمالی پیرامون دلایل به وجود آمدن این حادثه گفت: متاسفانه دست اندرکاران پروژه ریسک خطرناکی در قبال تامین قطعات مصرفی پروژه انجام داده‌اند ومشخصا تامین قطعات مصرفی که رغوبیت لازم را نداشته عامل شکستگی قطعه و وقوع حادثه بوده است.
قربان نباتیان افزود: قالبهای مورد استفاده در این پروژه از شرکتهای خارجی تهیه شد و قرار بوده که باقی تجهیزات مثل بولت‌ها و موارد دیگر هم از طریق‌‌ همان شرکت خارجی تامین شود اما به هردلیل این کار انجام نشده وشرکت مپنا هم بخشی از این قطعات (بولت‌ها) را از تولید کنندهٔ داخلی خریداری کرده و در اختیار پیمانکار قرار داده که متاسفانه این قطعات کارایی لازم را برای کار در ارتفاع بالا‌تر نداشته است.
وی ادامه داد: در حال حاضر جرائمی که متوجه مقصرین حادثه است و طبق قانون به عدم رعایت مسائل ایمنی در حین کار مربوط است به دادگستری ابلاغ شده و محل برج‌های خنک کنندهٔ نیروگاه هم از زمان وقوع حادثه تاکنون تعطیل است و هنوز اجازهٔ شروع به کار دریافت نکرده است.
گفتنی است در حادثهٔ سقوط کارگران در حین کار بر روی یکی از برج‌های خنک کننده در نیروگاه سیکل ترکیبی شیروان که در روز پنجشنبه بیستم فروردین ماه سال ۹۴ اتفاق افتاد، ۴کارگر کشته و یک نفر مصدوم شدند.
از میان چهار کارگر کشته شده در حادثه کار دو تن از نیروهای جوان پروژه و به ترتیب ۲۱ و ۲۲ ساله بودند و دو نفر دیگر که از نیروهای ماهر و غیربومی نیروگاه بودند به ترتیب ۴۹ و ۵۲ ساله بود.
مسولین اداره کار خراسان شمالی پیش از این هم گفته بودند، وجود اشکالاتی در سیستم نگه دارنده سکوهای قالب ریزی می‌تواند یکی از علل وقوع این حادثه باشد.
شرکت توسعهٔ برق ایران این پروژه را به شرکت مپنا و گروه مشانیر واگذار کرده بود که آن‌ها هم با شرکت پیمانکاری «پل و دژ» برای تجهیز این پروژه همکاری می‌کردند.

۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۹, سه‌شنبه

ورود یکی از قاضیان کمیته مرگ اوین به مقابله با هاشمی اعدام های ۶۷ به دستور امام بود


در حالی که ماجرای اعدام زندانیان سیاسی و عقیدتی در سال های دهه شصت، با انکار و سکوت مقامات بلندپایه حکومت مواجه است، علی رازینی، یکی از اعضای جمع موسوم به "کمیته مرگ" که در دادگاه های سرپایی دهه شصت نقش قاضی را به عهده داشت، به تازگی در گفت و گو با خبرگزاری نیمه دولتی فارس، سکوت را شکسته و از اصرار آیت الله خمینی برای اعدام زندانیان سیاسی پرده برداشته است.
اظهارات رازینی در حالی منتشر شده که حسن خمینی، نوه بنیان گذار جمهوری اسلامی که تولیت مرقد پدربزرگ خود و ریاست مرکز حفظ و انتشار اسناد او را به عهده دارد، در دیدار با اصلاح طلبان خوزستان ادعا کرده که پدربزرگ اش هوادار تساهل و تسامح بوده و در تلاش برای این که یک جریان نواندیشی دینی پایه گذاری کند، اما عمر اش کفاف نداده است.
بنا به نوشته خبرگزاری فارس، علی رازینی در گفت و گوی تفصیلی خود درباره اعدام‌های سال ۶۷ گفته است: "افرادی که دستگیر شده بودند تعدادشان زیاد نبود و آن‌ها را هم دستگاه قضایی اعدام کرد. به خاطر شرایط خاصی که در آن زمان حاکم بود. برخی گرایش‌ها مانند مرحوم منتظری باعث آزادی منافقین از زندان قبل از سال ۶۷ شده بودند، دستگاه قضایی نظرش این نبود که اینها موجودات با ارزشی هستند و باید حفظ شوند، لذا آنها را اعدام کرد. چون جرمشان سنگین بود و علاوه بر جرم‌های گذشته به ایران حمله کرده بودند".
رازینی که از دهه شصت شغل های قضایی مهمی به عهده داشت و هم به ریاست دادگاه ویژه روحانیت و هم دیوان عدالت اداری و هم ریاست دادگستری تهران رسید، در همین مقام ترور و معلول شد در ادامه گفته های خود افزوده: "طبیعی است که اینها مستحق ارفاق نبودند و دستگاه قضایی هم معتقد بود که حکم اینها سریع‌تر اجرا شود. لذا هر کدام از این منافقین دست هر نهادی امانت بود تا بازجویی‌ها انجام شود و بعد از بازجویی تحویل دستگاه قضایی می‌شدند. مهم کاغذها و نوشته‌هایی بود که از اینها گرفته بودند و ما طبق تجربه‌ای که از اوایل انقلاب در مقابله با منافقین داشتیم می‌دانستیم که آن کاغذها خیلی با ارزش است و کنار هم گذاشتن آن می‌تواند خیلی از مطالب را آشکار کند که برای نیروهای ما و جلوگیری از فعالیت‌های بعدی منافقین ارزشمند است. لذا نظر بر این بود که این مدارک یک جا جمع شود و اینکه افراد دست کدام نیرو باشند خیلی محل دعوا نبود".
او می افزاید: "ما خدمت امام گفتیم با قوانین ما تنها می‌توانیم گروهکی‌ها یا جاسوس‌ها را که عالماً و عامداً به دشمن اطلاعات داده‌اند اعدام کنیم، اما کسی که مثلا در ستاد نیروهای مسلح تمام مهات و زاغه مهمات را نابود کند نمی‌توانیم اعدام کنیم و طبق قوانین تنها می‌توانیم او را حبس کرده و خسارت بگیریم. قانون و فتوای روشنی درباره کسی که به این طریق به جنگ ضربه زده نداریم. امام فرمودند: اگر کسی عالماً و عامداً به جبهه ضربه جبران‌ناپذیری بزند مجازاتش اعدام است".(لینک
مصاحبه علی رازینی رییس دانشکده علوم قضایی با خبرگزاری فارس، اما با انگیزه تکذیب خاطرات هاشمی درباره ماجرای اعدام فرماندهان منتشر شده و در آن آمده است: "هیچ کدام از حرفهایی که الان زده می‌شود، در آن زمان مطرح نبود، نه بحث بی‌قانونی نیروهای مسلح و نه بحث خیانت فرماندهان. ما گفتیم این شمشیری را که می‌جنگد تیزتر کنیم و برخی فکر می‌کردند برای تیزتر کردن این شمشیر باید دادگاه‌ها قاطع‌تر برخورد کنند تا نیروهای مسلح اعم از ارتش و سپاه بهتر بجنگند.من تصور می‌کنم نه حضرت امام و نه فرماندهان عالیرتبه و میانی جنگ و نه مسئولان عالی اجرایی این برداشت را داشتند که باید تعدادی از فرماندهان اعدام شوند. البته اختلاف سلیقه در هر جمعی هست و برای حل این اختلاف‌نظرها راهکارهای عقلایی وجود دارد. هیچ پرونده خیانت یا مسائل دیگر برای فرماندهان رده بالای جنگ - چه ارتشی و چه سپاهی- وجود ندارد. حداکثر موردی که در آن زمان رخ داده و مسئولان و حضرت امام نیز در جریان آن قرار گرفتند و منجر به برکناری یک مسئول و نه حتی به زندان رفتنش شد، درگیری دو نیرو بر سر مقداری ملزومات و ساختمان بود".
خبرگزاری فارس از رازینی پرسیده است که "یکی از مسائلی که برخی آن را مطرح می‌کنند و رسانه‌های بیگانه نیز به آن استناد می‌کنند این است که یکی از دلایل سقوط فاو خالی شدن منطقه از نیروها اصلی و آمدن آنها به پشت جبهه برای کارهای سیاسی و انتخابات مجلس سوم بود. آیا این را تأیید می‌کنید؟"، و او در پاسخ گفته است: "صد درصد این موضوع را رد می‌کنم".
رازینی در پاسخ به این سوال خبرگزاری فارس که "پس ماجرای این که آقای هاشمی می‌گوید آقای رحیم صفوی دادگاهی شد و من نجاتش دادم چه بود؟" نیز می گوید: "من بعید می‌دانم آقای هاشمی چنین چیزی گفته باشد و باور نمی‌کنم. اصلا آن زمان در فضای جنگ اینجور مسئله‌ای نبود".(لینک)
چندی پیش، نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه برای اولین بار اقدام به انتشار موضع رسمی حکومت در قبال اعدام های سال ۶۷ کرد و تعداد اعلام شده قربانیان، و هم ماجرای صیغه دختران قبل از اعدام را، "کذب محض" خواند.
در بخشی از موضع سایت نهاد نمایندگی ولی فقیه در این باره آمده: "حضرت امام بر مبنای دیدگاه فقهی خود از مسئولان مربوطه خواستند تا ضمن بررسی مجدد وضعیت منافقین در زندان، آن دسته از این افراد را که همچنان بر سر موضع خود تشخیص می‌دهند، به عنوان نیروهای داخلی یک سازمان محارب که با استفاده از فرصت، در صدد آشوبگری و تحریک دیگران به شورش هستند، اعدام کنند".(لینک)

سازمان‌های بین‌المللی خواهان آزادی بازداشت‌شدگان کارگران لوله و نورد صفا: می‌خواهند "برده وار" کارکنیم


همزمان با ادامه اعتصاب کارگران کارخانه لوله و نورد صفا و شکایت دو سازمان بین‌المللی از جمهوری اسلامی در مورد بازداشت فعالان حقوق مرتبط با کار، یک عضو تشکل اتحادیه آزاد کارگران آزاد ایران نیز هم به فهرست بلند فعالان بازداشتی کارگری اضافه شد. خانواده برخی از بازداشت‌شدگان قبل از روز کارگر هم در مصاحبه با روز می‌گویند با اینکه اعتبار زمانی قرار بازداشت به سر آمده،‌ اما بستگان آنها با وجود بیماری همچنان در زندان به سر می‌برند.
کنفدراسيون بين‌المللی اتحاديه‌های کارگری و فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل روز پنجشنبه، ۲۵ اردیبهشت از دولت جمهوری اسلامی به دلیل بازداشت فعالان کارگری به سازمان بين‌المللی کار شکايت کرده‌اند.
در آستانه اول ماه می، روز جهانی کارگر جمعی از فعالان سرشناس کارگری، مانند ابراهیم مددی و داوود رضوی، از اعضای هیات رئیسه سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و همچنین محمود صالحی، عضو کمیته هماهنگی تلاش برای ایجاد تشکل های کارگری بازداشت شدند.
دستگاه قضایی برای این افراد قرار بازداشت ۱۵ روزه صادر کرده بود اما نجیبه صالح‌زاده، همسر محمودصالحی در مصاحبه با روز می‌گوید با وجود گذشت یک هفته از زمان قیدشده در قرار بازداشت، وی بدون حکم جدید در بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج نگهداری می‌شود.
خانم صالح زاده می‌گوید هفته گذشته آنها بعد از تماس اداره اطلاعات سنندج برای تحویل دارو، موفق شده‌اند در حد چند دقیقه با این فعال کارگری دیدار کنند.
محمود صالحی در سقز بازداشت شده بود، اما آنطور که خانواده او اعلام کرده اند برای بازجویی به سنندج اعزام شد. به گفته همسر او هیچ یک از بازجویان اطلاعات کردستان پرونده آقای صالحی را به عهده نگرفته‌اند و از حدود یک هفته پیش بازجویی از تهران پرونده او را در بازداشتگاه‌ اداره اطلاعات سنندج پیش می‌برد. این فعال کارگری از بیماری‌هایی مانند فشار خون و دیسک کمر در رنج است و نیاز به دیالیز مداوم دارد.
علاوه بر آقای صالحی و اعضای سندیکای شرکت واحد، فعالان دیگری مانند عثمان اسماعیلی، سخنگوی کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد نیز قبل از روز کارگر بازداشت شده بودند.
کنفدراسيون بين‌المللی اتحاديه‌های کارگری و فدراسيون جهانی کارگران حمل و نقل در شکایت خود به سازمان بین‌المللی کار، خواهان آزادی فعالان کارگری و رفع منع تعقیب برای آنها شده‌اند.
 روز شنبه، ۲۶ اردیبهشت ماه، تنها دو روز بعد از این شکایت، سایت تشکل اتحاد آزاد کارگران ایران از بازداشت شاپور احسانی‌راد عضو هیات مدیره این تشکل خبر داده است.
بر اساس این گزارش "مامورین امنیتی به در منزل شاپور احسانی‌راد مراجعه و وی را بنا بر حکم دادستانی شهرستان ساوه، به اتهام تحریک کارگران نورد لوله صفا بازداشت کردند."
اعتصاب شمار زیادی از کارگران کارخانه نورد لوله صفا، از حدود یک ماه پیش به دلیل عدم پرداخت ۵ ماه دستمزد و عدم واریز ۱۷ ماه بیمه کارگران این کارخانه آغاز شد، اما آنطور که اتحاد آزاد کارگران می‌گوید "بدلیل سماجت و زورگوئی‌های کارفرما" ادامه یافت و در حال حاضر نیز در کنترل کارگران اعتصابی است.
با این توضیحات، اتحاد آزاد کارگران ایران تحریک معترضان توسط شاپور احسانی‌راد را تکذیب می‌کند.
به گزارش خبرگزاری ایلنا، کارگران معترض این کارخانه روز دوشنبه، ۲۸ اردیبهشت ماه در طوماری خطاب به کارفرما ضمن اعلام حمایت از "شاپور احسانی‌راد اعلام کردند کارفرما ۴ ماه از دستمزدشان را به گروگان گرفته است تا آن‌ها را به صورت برده‌وار وادار به کار کند."
تشدید اعتصابات در محیط‌های کار، افزایش بازداشت فعالان کارگری و رشد روز افزون حوادث ناشی از نبود ایمنی در محل کار، جامعه کارگری ایران را با دشواری‌های تازه و نا امنی های شغلی فراوانی روبرو کرده است.
طبق قوانین جمهوری اسلامی فعالیت‌های صنفی و سندیکایی در مصادره نهادها و تشکل‌های حکومتی وابسته به آنهاست.
در سالهای گذشته ده‌ها تن از فعالان کارگری به دلیل فعالیت‌های صنفی و جمعی بازداشت شده و به زندان رفته‌اند.
مقامات قضایی کردستان هم به نجیبه صالح‌زاده، همسر محمود صالحی گفته‌اند اتهام او "تشکیل تشکل کارگری" است.
محمود صالحی، از اعضای اصلی کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل‌های کارگری است و در سال‌های گذشته بارها احضار و بازداشت شده است.
 این کمیته تنها چند روز قبل از بازداشت آقای صالحی، در بیانیه‌ای از "فشار سیستماتیک" علیه اعضای خود خبر داده بود.
با بازداشت اعضای هیات مدیره سندیکای شرکت واحد و اخیرا عضو هیات رئيسه تشکل اتحاد آزاد کارگران به نظر می‌رسد دولت، نهادهای قضایی و امنیتی برنامه‌های خود را برای ایجاد محدودیت فعالیت های کارگری وارد مرحله دیگری کرده‌اند.
این در حالی است که حسن روحانی، رئيس جمهوری اسلامی در مراسم روز معلم امسال گفته بود که دولت حق اعتراض را برای "تمام قشرها و اصناف" به رسمیت می‌شناسد.